صفحه ۱۵۰

نظام وجود در سلسله تصاعدی که با حرکت تکاملی طی می‎شود به حق تعالی منتهی می‎شود. در قوس صعود یعنی از مرتبه پایین نظام هستی به بالا، اول عالم ناسوت یعنی عالم ماده قرار دارد، بعد عالم ملکوت یعنی عالم نفوس و موجودات مثالی، و بعد عالم جبروت یعنی عالم مجردات تامه و عقول، و بعد می‎رسد به ذات باری تعالی که بالاتر از آن دیگر موجودی نیست. پس خداوند در پایان و نهایت قوس صعود هستی است و غایة الغایات است؛ همان طور که در رأس قوس نزول هستی است و مبدأ المبادی است؛ یعنی در قوس نزول اول است و در قوس صعود آخر است.

پس در حقیقت خدا اول ندارد پس ازلی است، و آخر ندارد پس ابدی است؛ و آن که نه اول دارد و نه آخر سرمدی است؛ که مجموع ازلی و ابدی می‎باشد.

آشکار بودن حق تعالی

"و الظاهر فلا شئ فوقه"

( و خدایی که آشکار است، پس هیچ چیز در آشکار بودن بالاتر از او نیست.)

خداوند ظاهر است پس هیچ چیز در ظهور بالاتر از او نیست و همه چیزهای دیگر در پرتو نور حق ظاهر و آشکار می‎شوند. گرچه ما این موجودات عالم را می‎بینیم، اما همه آنها مثل معنای حرفی و مثل شعاع نور خورشید نسبت به خورشید هستند و عین وابستگی به حق می‎باشند؛ و درک معنای حرفی ممکن نیست مگر با درک معنای اسمی، همان طور که شعاع نور خورشید بدون خورشید امکان ندارد و شعاع خورشید پرتو خورشید می‎باشد و هیچ استقلالی از خود ندارد. موجود مستقل بالذات فقط خداست. بنابراین آن که واقعا ظاهر و نمایان است و حقیقت هستی و موجود کامل است خدای متعال است و ما سوی الله همه جلوه های حق هستند.

ناوبری کتاب