صفحه ۱۴۵

مجادله کند؛ یعنی به همه شیوه های مجادله نباشد، بلکه به بهترین وجه و شیوه آن باشد.با این که عبارت حضرت علی (ع) و آیه شریفه درباره شیوه دعوت پیغمبراکرم (ص) هستند و در هر دو حکمت و موعظه نیکو بیان شده است، ولی با دقت در آنها دو تفاوت را مشاهده می‎کنیم: اول این که در آیه شریفه، حکمت و موعظه نیکو وسیله دعوت شمرده شده اند و متعلق دعوت، و آنچه پیغمبراکرم (ص) به آن دعوت می‎کند "سبیل رب" است؛ می‎فرماید: (أدع الی سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنة) یعنی: "دعوت کن به راه پروردگارت به وسیله حکمت و موعظه حسنه." درحالی که در عبارت حضرت علی (ع) دارد: "دعا الی الحکمة والموعظة الحسنة" یعنی: پیغمبر6 به حکمت و موعظه حسنه دعوت کرد. حکمت و موعظه حسنه در عبارت حضرت، متعلق دعوت است نه وسیله دعوت. تفاوت دوم این است که در آیه شریفه بعد از حکمت و موعظه حسنه، جدال احسن هم ذکر شده و به پیغمبراکرم (ص) دستور می‎دهد: (و جادلهم بالتی هی أحسن ) یعنی: "به شیوه ای که نیکوتر است مجادله کن". به نظر می‎رسد وجه تفاوت اول و راه جمع بین عبارت حضرت علی (ع) و آیه شریفه این است که گرچه حکمت و موعظه حسنه نسبت به حق و سبیل رب وسیله و ابزارند ولی خودشان هم فی نفسه هدف هستند؛ به این معنا که گرچه هدف نهایی پیامبر(ص) دعوت به حق است ولی دعوت به حکمت و موعظه حسنه هم از اهداف متوسط پیامبراکرم (ص) است. خداوند در آیه شریفه هدف نهایی پیامبراکرم (ص) را ذکر کرده و بالطبع حکمت و موعظه حسنه ابزار آن هدفند، لذا "باء" برای استعانت و سببیت آمده است؛ ولی در کلام علی (ع) حکمت و موعظه حسنه به عنوان هدف متوسط پیغمبراکرم (ص) مد نظر بوده، لذا با "الی" و به عنوان متعلق دعوت ذکر شده است. اما آنچه درباره تفاوت دوم و عدم ذکر مجادله به احسن در عبارت حضرت علی (ع) به ذهن می‎رسد این است که مجادله راهی برای دعوت به حق نیست، بلکه شیوه ای برای مقابله با افراد لجوج و بازداشتن آنها از لجاجت و صرفا یک وسیله دفاعی است، به خلاف حکمت و موعظه حسنه که وسیله ای تبلیغی هستند. شاهد بر این مطلب این است که لحن آیه شریفه نسبت به حکمت و موعظه حسنه با لحن آیه نسبت به مجادله نیکوتر متفاوت است. خداوند حکمت و موعظه نیکو را وسیله دعوت قرار داد، ولی (و جادلهم بالتی هی أحسن) را به (أدع الی سبیل ربک ) عطف کرده است؛ یعنی تو موظفی مردم را با حکمت و موعظه نیکو به حق دعوت کنی و اگر کسانی درصدد انکار و لجاجت برآمدند، نه استدلالها و براهین عقلی قانعشان کرد و نه موعظه و پند در آنها اثر گذاشت و خلاصه در پی حق و پذیرش آن نبودند، با آنها به بهترین شیوه مجادله کن. بنابراین پیامبراکرم (ص) برای دعوت به حق مأمور به مجادله نیست، بلکه موظف است با آنان که سر لجاجت دارند و بر سخن باطل خود اصرار می‎ورزند و در مقابل دعوت حق شبهاتی طرح می‎کنند، از سر مجادله درآید و با مجادله به احسن، حربه آنها را از دستشان بگیرد و شبهاتشان در برابر حق را با کمک از آنچه خودشان قبول دارند دفع کند.

ناوبری کتاب