مجادله کند؛ یعنی به همه شیوه های مجادله نباشد، بلکه به بهترین وجه و شیوه آن باشد.با این که عبارت حضرت علی (ع) و آیه شریفه درباره شیوه دعوت پیغمبراکرم (ص) هستند و در هر دو حکمت و موعظه نیکو بیان شده است، ولی با دقت در آنها دو تفاوت را مشاهده میکنیم: اول این که در آیه شریفه، حکمت و موعظه نیکو وسیله دعوت شمرده شده اند و متعلق دعوت، و آنچه پیغمبراکرم (ص) به آن دعوت میکند "سبیل رب" است؛ میفرماید: (أدع الی سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنة) یعنی: "دعوت کن به راه پروردگارت به وسیله حکمت و موعظه حسنه." درحالی که در عبارت حضرت علی (ع) دارد: "دعا الی الحکمة والموعظة الحسنة" یعنی: پیغمبر6 به حکمت و موعظه حسنه دعوت کرد. حکمت و موعظه حسنه در عبارت حضرت، متعلق دعوت است نه وسیله دعوت. تفاوت دوم این است که در آیه شریفه بعد از حکمت و موعظه حسنه، جدال احسن هم ذکر شده و به پیغمبراکرم (ص) دستور میدهد: (و جادلهم بالتی هی أحسن ) یعنی: "به شیوه ای که نیکوتر است مجادله کن". به نظر میرسد وجه تفاوت اول و راه جمع بین عبارت حضرت علی (ع) و آیه شریفه این است که گرچه حکمت و موعظه حسنه نسبت به حق و سبیل رب وسیله و ابزارند ولی خودشان هم فی نفسه هدف هستند؛ به این معنا که گرچه هدف نهایی پیامبر(ص) دعوت به حق است ولی دعوت به حکمت و موعظه حسنه هم از اهداف متوسط پیامبراکرم (ص) است. خداوند در آیه شریفه هدف نهایی پیامبراکرم (ص) را ذکر کرده و بالطبع حکمت و موعظه حسنه ابزار آن هدفند، لذا "باء" برای استعانت و سببیت آمده است؛ ولی در کلام علی (ع) حکمت و موعظه حسنه به عنوان هدف متوسط پیغمبراکرم (ص) مد نظر بوده، لذا با "الی" و به عنوان متعلق دعوت ذکر شده است. اما آنچه درباره تفاوت دوم و عدم ذکر مجادله به احسن در عبارت حضرت علی (ع) به ذهن میرسد این است که مجادله راهی برای دعوت به حق نیست، بلکه شیوه ای برای مقابله با افراد لجوج و بازداشتن آنها از لجاجت و صرفا یک وسیله دفاعی است، به خلاف حکمت و موعظه حسنه که وسیله ای تبلیغی هستند. شاهد بر این مطلب این است که لحن آیه شریفه نسبت به حکمت و موعظه حسنه با لحن آیه نسبت به مجادله نیکوتر متفاوت است. خداوند حکمت و موعظه نیکو را وسیله دعوت قرار داد، ولی (و جادلهم بالتی هی أحسن) را به (أدع الی سبیل ربک ) عطف کرده است؛ یعنی تو موظفی مردم را با حکمت و موعظه نیکو به حق دعوت کنی و اگر کسانی درصدد انکار و لجاجت برآمدند، نه استدلالها و براهین عقلی قانعشان کرد و نه موعظه و پند در آنها اثر گذاشت و خلاصه در پی حق و پذیرش آن نبودند، با آنها به بهترین شیوه مجادله کن. بنابراین پیامبراکرم (ص) برای دعوت به حق مأمور به مجادله نیست، بلکه موظف است با آنان که سر لجاجت دارند و بر سخن باطل خود اصرار میورزند و در مقابل دعوت حق شبهاتی طرح میکنند، از سر مجادله درآید و با مجادله به احسن، حربه آنها را از دستشان بگیرد و شبهاتشان در برابر حق را با کمک از آنچه خودشان قبول دارند دفع کند.