خداوند را بیان میکند و بعد توضیح میدهد که خداوند به قدری والاو بلندمرتبه است که افکار هر قدر هم اوج بگیرند و همت ها هر قدر بلند باشند نمی توانند او را درک کنند.
"و لایناله حسن الفطن"
( و زیرکی های نیکو به او نمی رسد.)
"فطن" جمع "فطنة" به معنای زیرکی و تیزهوشی است. در نقل این عبارت، اختلاف نسخه است؛ بعضی نسخه ها "حسن الفطن" دارد و بعضی دیگر "حدس الفطن" ثبت کرده اند. از جمله در نسخه خطی نهج البلاغه که خیلی قدیمی است و تقریبا صد سال بعد از مرحوم سید رضی نوشته شده "حدس" ثبت است. در برخی نسخه ها هم "حس الفطن" نقل شده است.در شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید و صبحی صالح و بعضی چاپهای شرح عبده "حدس الفطن" ثبت شده است. در منهاج البراعة مرحوم میرزا حبیب الله خوئی "حس الفطن" نقل شده و در برخی دیگر از چاپهای شرح عبده "حسن الفطن" است. ابن میثم در متن خطبه "حسن الفطن" ضبط کرده، ولی در شرح، "حدس الفطن" را توضیح داده است.
در "مصادر نهج البلاغه" آمده است: این خطبه برگرفته از خطبه مفصل و مشهوری است که مرحوم کلینی در کتاب کافی کافی، ج 1، ص 134، باب جوامع التوحید، حدیث 1. و شیخ صدوق در کتاب توحیدالتوحید، ص 41. با ذکر سند آن را آورده اندمصادر نهج البلاغه، ج 2، ص 181؛ البته این خطبه با اندک تفاوتی در کتاب الغارات (ج 1، ص 170) نیز آمده است که مؤلف مصادر نهج البلاغه از ذکر آن غفلت کرده است؛ و مصحح الغارات در ج 2، ص 726 تا 732 پیرامون این خطبه توضیحات مفیدی آورده است. ضمن این که با دقت و تأمل در خطبه ها به نظر میرسد که خطبه نهج البلاغه با خطبه ذکر شده در این منابع تفاوت اساسی دارد و نمی تواند برگرفته از آن باشد. که در آنجا "غوص الفطن" دارد. در خطبه اول نهج البلاغه هم عبارت "و لایناله غوص الفطن" آمده بود.
به هر حال در نقل این عبارت چهار نسخه وجود دارد: