امام به حقی بود ایستادند و با او اعلام جنگ دادند و حتی طبق نقل تاریخ در جنگ نهروان در این طرف نهر اسبهای خود را پی کرده و آماده جنگ شده بودند.مناقب ابن شهرآشوب، ج 2 (چاپ دیگر ج 3)؛ و کشف الغمة، ج 1، موضوع جنگ نهروان لذا علی (ع) ناچار است با اینها بجنگد و طبیعتا در جنگ هم نان و حلوا تقسیم نمی کنند و کشته شدن در کار است. پس نظر حضرت از این که دستور میدهند بعد از من اینها را نکشید این است که وقتی من از دنیا رفتم و معاویه مسلط شد، اینها با معاویه و دیگران هم میجنگند، شما در لشگر معاویه با اینها جنگ نکنید و در این امر کمک معاویه نباشید، درست همان جوابی که امام حسن (ع) به معاویه فرمود.
پس از شهادت امیرالمؤمنین (ع) و صلح امام حسن (ع) خوارج منسجم شدند و با معاویه میجنگیدند، معاویه به امام حسن (ع) گفت: اینها هم دشمنان من و هم دشمنان شما هستند، من نیرویی آماده میکنم شما با خوارج بجنگید! حضرت فرمود: این که من با تو صلح کردم برای این بود که خون مسلمانان ریخته نشود، و اگر بنا شود من جنگ کنم باید اول با خودت جنگ کنم و تو اولای به جنگ از اینها هستی؛ یعنی جنگ با تو در اولویت است.منهاج البراعة، ج 4، ص 383
روایتی هم از حضرت صادق (ع) رسیده که فرموده اند: حضرت امیر(ع) فرموده اند: "لایقاتلهم بعدی الا من هم اولی بالحق منه"تهذیب الاحکام، ج 5، ص 144، باب قتال اهل البغی...، حدیث 4 یعنی هیچ کس بعد از من با اینها جنگ نمی کند مگر این که اینها نزدیکتر به حق هستند از او؛ در حقیقت حضرت خلفای بنی امیه و بنی عباس را تخطئه میکنند؛ چون بالاخره خوارج دنبال حق بودند و آنها بر باطل.