"نطف" جمع "نطفة"، و "اصلاب" جمع "صلب" به معنای پشت مردان است. "قرارات" جمع "قرار" به معنای رحم زنان است. فرموده اند: نه چنین است که شما خیال کرده اید، همه آنها کشته نشده اند. "انهم نطف فی اصلاب الرجال" آنها نطفه هایی هستند در صلب مردها "و قرارات النساء" و در رحمهای زنان. قبلا گفتیم که نه نفر از آنها باقی ماندند؛ یعنی بعد از این هم خوارج توالد و تناسل دارند و تعداد آنها از همین نه نفری که مانده زیاد میشود؛ و در حال حاضر تعداد زیادی از آنها در عمان و شمال آفریقا با نام اباضیه ساکن اند.
"کلما نجم منهم قرن قطع، حتی یکون آخرهم لصوصا سلابین"
(و هرگاه از آنها شاخی پیدا شود بریده میشود، تا این که آخرشان دزدان رباینده اموال میشوند.)
"نجم" به معنای "ظهر" یعنی ظاهر شده است. "قرن" به معنای شاخ است و مقصود رییس و رهبر است؛ یعنی هرگاه از این نه نفر رییس و رهبری پیدا شود و بخواهند تشکیلاتی درست کنند "قطع" تشکیلاتشان به هم میخورد و نابود میشوند، "حتی یکون آخرهم لصوصا سلابین" تا این که آن نسلهای آخر آنها دزدها و غارتگرانی میشوند که به سرقت اموال و غارت مسافران دست میزنند و از این راه زندگی خود را تأمین میکنند.
خطبه 61
و قال (ع):
"لاتقتلوا الخوارج بعدی؛ فلیس من طلب الحق فاخطأه کمن طلب الباطل فادرکه" یعنی معاویة و اصحابه