صفحه ۹۰

"نطف" جمع "نطفة"، و "اصلاب" جمع "صلب" به معنای پشت مردان است. "قرارات" جمع "قرار" به معنای رحم زنان است. فرموده اند: نه چنین است که شما خیال کرده اید، همه آنها کشته نشده اند. "انهم نطف فی اصلاب الرجال" آنها نطفه هایی هستند در صلب مردها "و قرارات النساء" و در رحمهای زنان. قبلا گفتیم که نه نفر از آنها باقی ماندند؛ یعنی بعد از این هم خوارج توالد و تناسل دارند و تعداد آنها از همین نه نفری که مانده زیاد می‎شود؛ و در حال حاضر تعداد زیادی از آنها در عمان و شمال آفریقا با نام اباضیه ساکن اند.

"کلما نجم منهم قرن قطع، حتی یکون آخرهم لصوصا سلابین"

(و هرگاه از آنها شاخی پیدا شود بریده می‎شود، تا این که آخرشان دزدان رباینده اموال می‎شوند.)

"نجم" به معنای "ظهر" یعنی ظاهر شده است. "قرن" به معنای شاخ است و مقصود رییس و رهبر است؛ یعنی هرگاه از این نه نفر رییس و رهبری پیدا شود و بخواهند تشکیلاتی درست کنند "قطع" تشکیلاتشان به هم می‎خورد و نابود می‎شوند، "حتی یکون آخرهم لصوصا سلابین" تا این که آن نسلهای آخر آنها دزدها و غارتگرانی می‎شوند که به سرقت اموال و غارت مسافران دست می‎زنند و از این راه زندگی خود را تأمین می‎کنند.

خطبه 61

و قال (ع):

"لاتقتلوا الخوارج بعدی؛ فلیس من طلب الحق فاخطأه کمن طلب الباطل فادرکه" یعنی معاویة و اصحابه

ناوبری کتاب