گذشته اند و حضرت گفته آنها را نمی پذیرفت و حضرت تصمیم گرفتند خودشان بروند و بررسی کنند، من هم همراهشان حرکت کردم و تصمیم گرفتم اگر مخبرین راست گفته باشند به خاطر لجاجتی که دارند و فقط به حرف خودشان توجه دارند سرنیزه در چشم حضرت فروبرم، ولی وقتی رفتیم مشاهده کردم که خوارج این طرف نهر هستند و اسبهای خود را هم پی کرده و آماده جنگ هستند، نگران شدم که چرا چنین فکر بدی در مورد حضرت کرده ام، به آن حضرت گفتم چنین اندیشه ای داشتم آیا خدا توبه ام را قبول میکند؟ فرمود: توبه کن که خدا توبه تو را میپذیرد.منهاج البراعة، ج 4، ص 355
خطبه 60
و لما قتل الخوارج قیل له: یا امیرالمؤمنین، هلک القوم باجمعهم ! فقال (ع):
"کلا والله انهم نطف فی اصلاب الرجال و قرارات النساء، کلما نجم منهم قرن قطع، حتی یکون آخرهم لصوصا سلابین"
بقای خوارج و آینده آنان
"و لما قتل الخوارج قیل له: یا امیرالمؤمنین، هلک القوم باجمعهم ! فقال (ع):"
(بعد از آن که خوارج کشته شدند به حضرت گفته شد: همه قوم هلاک شدند، پس حضرت فرمودند:)
"کلا والله انهم نطف فی اصلاب الرجال و قرارات النساء"
(به خدا سوگند چنین نیست، آنها نطفه هایی هستند در پشت مردان و رحم زنان.)