به هرحال سخن حضرت امیر(ع) این است که "فاقتلوه" او را بکشید، ولی بعد از آن اضافه فرموده "و لن تقتلوه" و هرگز او را نمی کشید. "لن" برای نفی همیشگی است و "لن تقتلوه" به این معناست که هرگز شما او را نمی کشید، شما اهل این کار نیستید.
سب و اعلام برائت
"الا و انه سیأمرکم بسبی و البراءة منی؛ اما السب فسبونی؛ فانه لی زکاة ، و لکم نجاة"
(آگاه باشید به زودی این مرد شما را به دشنام دادن و برائت از من مجبور میکند؛ پس اگر بر دشنام دادن به من شما را ناچار کند مرا دشنام دهید؛ زیرا ناسزا گفتن به من سبب علو درجه من و نجات شما خواهد شد.)
"سب" به معنای فحش، و "براءة" به معنای بیزاری است. میفرماید این مردی که بعد از من بر شما مسلط میشود، شما را ناچار به فحاشی و بیزاری از من میکند، "اما السب فسبونی" اگر قرار شد مرا دشنام دهید، اشکال ندارد دشنام دهید.
پس از شهادت علی (ع) حجاج بن یوسف ثقفی شیعیان حضرت را در کوفه دستگیر کرده و به جرم دوستی با آن حضرت به شهادت میرساند، نقل است که حجاج صد و بیست هزار نفر از شیعیان حضرت را کشته است، روی همین اساس حضرت دستور داده بود اگر شما را ناچار به فحاشی علیه من کردند قبول کنید و برای حفظ جان خودتان به من ناسزا بگویید. "فانه لی زکاة و لکم نجاة" زیرا فحاشی علیه من چیزی از من کم نمی کند بلکه مقام مرا بالا میبرد، شما را هم از کشته شدن نجات میدهد، گناه آن هم مال کسی است که شما را مجبور به این کار کرده است.
"زکاة" به معنای بالا بردن مقام آن حضرت است؛ اگرچه "زکاة" به معنای تزکیه و تطهیر است، چنانچه خداوند خطاب به پیامبر(ص) فرموده است: (خذ من اموالهم