صفحه ۷۳

مفعول مطلق نوعی است. "یتخالسان" از ماده "تخالس" به معنای "تسالب" یعنی ربودن یکدیگر است. می‎فرمایند: در جنگها یک نفر از ما با یک نفر از دشمن مانند دو قوچ نر به هم یورش می‎بردند و درگیر می‎شدند "ایهما یسقی صاحبه کأس المنون" تا کدام یک از این دو دیگری را از کاسه مرگ سیراب کند، "فمرة لنا من عدونا، و مرة لعدونا منا" یک وقت بود که ما بر دشمن پیروز می‎شدیم، و یک وقت دشمن بر ما. بالاخره جنگ بود و ما در جنگ جدی بودیم.

جهاد صادقانه و یاری خداوند

"فلما رأی الله صدقنا انزل بعدونا الکبت، و انزل علینا النصر، حتی استقر الاسلام ملقیا جرانه، و متبوئا اوطانه"

(پس چون خدا راستی و درستی ما را دید دشمن ما را خوار، و پیروزی را نصیب ما کرد، تا این که اسلام پا برجا شده، سینه خود را بر زمین گذاشت و در جای خود قرار گرفت.)

"الکبت" به معنای ذلت و شکست است. "جران" به سینه شتر گفته می‎شود. "ملقیا" از ماده "القاء" به معنای انداختن است، "ملقیا جرانه" حال است؛ یعنی در حالتی که سینه خود را برای استراحت روی زمین انداخته است. این یک تشبیه است و حضرت اسلام را به شتر تشبیه فرموده که وقتی برای استراحت می‎خوابد سینه و گردن خود را روی زمین می‎گذارد. "متبوئا" هم به معنای جای گیرنده است. "اوطان" جمع "وطن" و مفعول فیه است برای "متبوئا"؛ یعنی اسلام در جای خود قرار گرفت. حضرت فرموده اند: "فلما رأی الله صدقنا" پس وقتی خداوند صدق و صفا و حسن نیت و خلوص نیت ما را دید "انزل بعدونا الکبت" دشمنان ما را ذلیل و خوار نمود "و انزل علینا النصر" و نصرت و پیروزی را نصیب ما گردانید، و این امر همچنان ادامه داشت، "حتی استقر الاسلام" تا این که اسلام استقرار پیدا کرد، "ملقیا جرانه" در حالی که همانند شتری که در حال استراحت است سینه و گردن خود را به زمین گذاشت "و متبوئا اوطانه" و اسلام در جای خود قرار گرفت.

ناوبری کتاب