کردن آن چیز است، میخواهند بفرمایند که با دقت کامل پیرامون آن توجه کرده ام.
"فما وجدتنی یسعنی الا قتالهم" در خودم وسعتی به غیر از جنگ با معاویه و اصحاب او ندیدم. "او الجحود بما جاءنی به محمد(ص)" و یا باید آنچه را رسول خدا(ص) برای من آورده منکر شوم. ملازمه جنگ نکردن با انکار به آنچه رسول خدا(ص) فرموده در این است که پیامبر از طرف خداوند به حضرت علی خبر داده بود که باید با ناکثین و قاسطین و مارقین جنگ کند،عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 61؛ و منهاج البراعة، ج 4، ص 211 وقتی رسول خدا(ص) صادق مصدق است مسلما جنگ با این سه طایفه برای حضرت علی (ع) لازم است و فرار از جنگ به معنای تکذیب اخبار غیبی و دستور رسول خدا(ص) است.
مشقت دنیا یا عذاب جهنم ؟
"فکانت معالجة القتال اهون علی من معالجة العقاب، و موتات الدنیا اهون علی من موتات الاخرة"
(پس علاج جنگیدن بر من آسانتر از علاج عذاب خدا، و مرگهای دنیا بر من آسانتر از مرگها و عذابهای آخرت است.)
امر برای من دایر مدار جنگیدن و نجنگیدن است، اگر بجنگم به وظیفه ام عمل کرده ام و اگر نجنگم برخلاف وظیفه عمل کرده ام و در قیامت به عقاب و عذاب خدا مبتلا میشوم. "فکانت معالجة القتال اهون علی من معالجة العقاب" پس دیدم انجام دادن جنگ برایم آسانتر از تحمل عذاب قیامت است. در قبول جنگ مردن افراد هم وجود دارد، میفرمایند: "و موتات الدنیا اهون علی من موتات الاخرة" درست است که اگر بخواهم بجنگم به مشقت و سختی های جنگ و شهید شدن افراد مبتلا میشوم، اما این مشقت های جنگ خیلی راحت تر و زودگذرتر از سختی ها و مشقت های آخرت است که دائمی است. همان طوری