دیگر را، این نیست که حضرت خیال کرده اند اینها میخواهند همدیگر را بکشند، بلکه از بس شلوغ میکردند و میخواستند بر یکدیگر پیشی بگیرند، من خیال کردم ممکن است بعضی زیر دست و پای بعضی دیگر کشته شوند.
جنگ با معاویه
"و قد قلبت هذا الامر بطنه و ظهره، فما وجدتنی یسعنی الا قتالهم او الجحود بما جأنی به محمد(ص)"
(من ظاهر و باطن این امر را زیر و رو کردم، پس هیچ راهی را ندیدم غیر از جنگ با اینها و یا این که آنچه را پیامبر(ص) فرموده انکار کنم.)
عبارت سابق این خطبه را ممکن است بگوییم در مورد هجوم مردم برای بیعت با آن حضرت بوده است، و از این جمله "و قد قلبت هذا الامر..." که سید رضی اینجا آورده جدا از جمله سابق باشد؛ و مرحوم سید از این کارها میکرده که مثلا دو جمله ای که بین آنها فاصله بوده، ایشان فاصله ها را انداخته و دو جمله را پهلوی هم ذکر کرده است؛ حالا در اینجا هم این جمله "و قد قلبت هذا الامر" مربوط به جنگ با معاویه است، و آن جمله "فتداکوا علی" مربوط به مسأله بیعت است. البته بعضی گفته اند: چون جمله "و قد قلبت هذا الامر" مربوط به جنگ با معاویه است شرح ابن میثم، ج 2، ص 144 به همین دلیل جملات قبل هم مربوط به جنگ با معاویه است و حضرت میخواسته بفرماید: و آنقدر شیعیان من در مورد جنگ با معاویه به من اصرار کردند و به من هجوم آوردند که نزدیک بود زیر دست و پا له شوم. به هرحال در این که از اینجا به بعد مربوط به جنگ با معاویه است هیچ شک و تردیدی نیست.
"و قد قلبت هذا الامر بطنه و ظهره" این امر یعنی امر جنگ را زیر و رو کردم، این که فرموده "قلبت بطنه و ظهره" یعنی زیر و رویش کردم و مقصود بررسی