(و همچنان خداوند به آنچه در دلها پنهان شده، و به نادیدنی هایی که در زیر حجابها و پرده ها مستور است، و به سخنانی که سوراخ گوشها به دزدی آنها را میشنوند، و به سوراخهایی که موران کوچک و حشرات و گزندگان در آن جای میگیرند، و به صدای همراه با آه و ناله و گریه زنهایی که بین آنان و بچه هایشان جدایی افتاده است آگاه است.)
"اکنان" جمع "کن" به معنای غلاف است. "اکنان القلوب" از باب اضافه صفت به موصوف، به معنای قلبهای غلاف شده است؛ زیرا خود قلب غلاف است برای مطالبی که در آن جای گرفته است. میفرماید: "و ما ضمنته اکنان القلوب" خداوند به آنچه در قلبها قرار گرفته آگاه است. "و غیابات الغیوب"؛ "غیابات" جمع "غیابة" به معنای قعر است، (غیابة الجب )سوره یوسف، آیه 15 که در سوره یوسف آمده به معنای قعر چاه است، اینجا هم حضرت فرموده اند: "و غیابات الغیوب" خداوند قعر غیبها را هم میداند و همه چیز برای او آشکار است.
"و ما اصغت لاستراقه مصائخ الاسماع"؛ "اصغت" از ماده "اصغاء" و در اصل به معنای تمایل و مایل شدن است؛ کسی که گوشش سنگین است هنگام استماع سخن دیگری مقداری خود را به طرف سخنگو متمایل و خم میکند و گوش خود را به طرف او میبرد، به این کار "اصغاء" میگویند. "استراق" مصدر و از ماده "سرق" به معنای دزدیدن سخن دیگری است؛ کسی که مخفیانه به سخن دیگری گوش میدهد، مثل این که مخفیانه روی خط تلفن دیگران رفته، یا پهلوی کسی نشسته و نگاه خود را به جای دیگری انداخته و وانمود میکند که دارد به فلان جا نگاه میکند ولی در حقیقت گوشش به سخن اوست، اینها را "استراق سمع" میگویند. "مصائخ" جمع "مصاخ" به معنای سوراخ گوش و مجرای شنوایی است. "اسماع" جمع "سمع" به معنای گوش است. معنای جمله این است که خداوند