صفحه ۶۲۴

دارای فلان بیماری درونی است، ورشکستگی هم یک علامتی است که در شخص ظاهر می‎شود و همه هم متوجه می‎شوند. این ورشکستگی نشانه یک زیاده رویهای اقتصادی است که شخص داشته و به همین خاطر هم به این فقر و تنگدستی رسیده است. بنابراین مقصود حضرت امیر(ع) این است که آن وسعتهای مالی هم اعتبار چندانی ندارد و ممکن است به تبخالهای بدبختی (ورشکستگی های اقتصادی) منجر شود.

"و بسلامتها طوارق آفاتها"؛ "طوارق" جمع "طارق" به معنای وارد شونده در شب و کوبنده در شب است، به این اعتبار که عربها روز درب منازل خود را باز می‎گذاشته و شب آن را می‎بسته اند، وقتی در شب به آنها مهمان می‎رسیده و در می‎زده از آن تعبیر به "طارق" می‎کرده اند.

"ها" در کلمه "سلامتها" را شارحان نهج البلاغه به "ارزاق" برگردانده اند، ولی در حقیقت مقصود سلامت صاحبان ارزاق است. و معنای جمله با این تأویل چنین است: نزدیک کرد به سلامت اشخاص آفتی را که شبانه بر آنها هجوم می‎آورد. این که حضرت (ع) آفت را به "طارق" یعنی کوبنده در شب تشبیه فرموده به این خاطر است که آفت و بیماری و امراض همیشه به طور مخفیانه به انسان رو می‎آورد و پس از گذشت زمانی ظاهر می‎شود. "طوارق آفاتها" از قبیل اضافه صفت به موصوف است به معنای آفتهای شبانه.

"و بفرج افراحها غصص اتراحها"؛ "افراح" جمع "فرح" به معنای خوشحالی است. "اتراح" جمع "ترح" به معنای غم و غصه است. "غصص" جمع "غصة" به معنای گلوگیر شدن است. "واو" در اول جمله برای عطف است، بنابراین اصل جمله به این صورت می‎شود: "و قرن بفرج افراحها غصص اتراحها" یعنی خداوند خوشی این اشخاص را با غم و غصه های آنان درآمیخت.

ناوبری کتاب