حقوق مالی خود را ادا کرده و چیز دیگری بدهکار نیست؛ خداوند تبارک و تعالی در قرآن شریف در توصیف متقین چنین فرموده است: (و فی اموالهم حق للسائل و المحروم)سوره ذاریات، آیه 19 در اموال آنان حقی برای سؤال کنندگان و محرومین وجود دارد. این چه ثروتمند مؤمنی است که در کنارش بینوایی با شکم گرسنه سر به زمین گذاشته است ؟ این چه ثروتمند مؤمنی است که دختر همسایه اش به علت فقر به خانه شوهر نرفته است، یا پسر همسایه اش بر اثر فقر توان ازدواج نداشته و به گناه افتاده است ؟
به هرحال طبق این فرموده حضرت ثروتمندی و فقر در این دنیا برای امتحان است؛ اگر فقیر در فقر و ناداری خود صبر کند، شکرگزاری خداوند عالم را کرده است، ولی اگر نزد این و آن شکوه کند در حقیقت ناشکری خدا را کرده است.
"ثم قرن بسعتها عقابیل فاقتها، و بسلامتها طوارق آفاتها، و بفرج افراحها غصص اتراحها"
(پس به فراخ روزیها سختی های فقر و پریشانی را، و به سلامتی اشخاص آفتهای ناگهانی را، و به شادیهای آنان غصه ها و اندوههای گلوگیر را مقرون ساخت.)
"عقابیل" جمع "عقبولة" به معنای تبخال است و آن وقتی است که انسان از درون بدن تب میکند، یعنی یک اشکالات و میکروبهای درونی پیدا شده که این تبخال نشانگر آن است. "عقابیل فاقتها" یعنی تبخالهای فقر و بدبختی. فرموده اند: "ثم قرن بسعتها عقابیل فاقتها" خداوند تبخالهای فقر و تنگدستی را با ثروتمندی درآمیخت. در این عبارت ورشکستگی که نشانه فقر و تنگدستی است به تبخال که نشانه بیماری درونی است تشبیه شده؛ همان گونه که تبخال که علامت وجود یک میکروب درونی است به لب انسان ظاهر میشود و نشان میدهد که این شخص