موضوع بحث درسهایی از نهج البلاغه خطبه اشباح یعنی خطبه نود و یکم بود، که پس از بیان اوصاف زمین و دحوالارض حضرت امیرالمؤمنین (ع) به بیان نعمت های خداوند پرداختند؛ ابتدا در بیان این نعمت الهی که خداوند پس از بسط زمین آن را به وسیله کوهها به گونه ای رام فرمود که قابلیت سکونت بشر بر روی آن را داشته باشد، و پس از آن هوای اطراف زمین را به گونه ای آماده ساخت که برای تنفس انسان و رشد گیاهان مناسب و مفید باشد، بعد از آن آبها را از چشمه ها بر پهنه دشتها جاری فرمود و زمینهای بلندی را که از چشمه ها مشروب نمی شد به وسیله باران سیراب فرمود، و وقتی که همه چیز برای زندگی بشر آماده و مناسب شد، آدم ابوالبشر(ع) را روی زمین آورد و او را پیامبر و هادی بشر قرار داد، خداوند هیچ گاه مردم را بدون هادی و راهنما رها نکرد و هر قرنی پیامبری فرستاد تا این که نوبت به خاتم پیامبران رسید، و به وسیله او نبوت و تبشیر و انذار به پایان رسید.
تا اینجا حضرت امیر(ع) به قسمتی از نعمت های ظاهری از قبیل خلقت زمین و آسمان، رام نمودن زمین، جریان آب بر سطح زمین و ایجاد اکسیژن در اطراف زمین، و به قسمت عمده نعمت باطنی از قبیل ارسال رسل و پیامبرانی که هادیان بشر در طول تاریخ بوده اند اشاره فرموده است، سپس در این قسمت از کلام خود نیز پیرامون نعمت های ظاهری خداوند متعال کلمات زیبای دیگری را ایراد فرموده اند که به شرح آن میپردازیم.
تقسیم ارزاق وسیله ای برای آزمایش
"و قدر الارزاق فکثرها و قللها، و قسمها علی الضیق و السعة فعدل فیها لیبتلی من اراد بمیسورها و معسورها، و لیختبر بذلک الشکر و الصبر من غنیها و فقیرها"