از این رو مثل این بود که زمین به خاطر این بهجتی که پیدا کرده بود به خود میبالید و اظهار بزرگی میکرد.
"و جعل ذلک بلاغا للا نام، و رزقا للا نعام، و خرق الفجاج فی آفاقها، و اقام المنار للسالکین علی جواد طرقها"
(و خداوند آن گیاهان را توشه مردم و روزی چهارپایان و حیوانات قرار داد، در اطراف زمین راههای گشاده باز نمود و در میان راهها برای روندگان علامتها و نشانه هایی برپا کرد.)
"و جعل ذلک بلاغا للانام، و رزقا للانعام"؛ "بلاغ" به معنای چیزی است که انسان به وسیله آن به هدف میرسد؛ یعنی خداوند آن زر و زیورها و آنچه را به وسیله باران از زمین روییده است برای مردم سرمایه قرار داده و همان را برای حیوانات و چهارپایان رزق و روزی قرار داده است؛ گیاهان و برگ اشجار برای حیوانات چهارپا علوفه قرار داده شده است.
"و خرق الفجاج فی آفاقها"؛ "خرق" از "خرق" به معنای پاره کردن و شکافتن است. "فجاج" جمع "فج" به معنای دره است. "آفاق" جمع "افق" به معنای اطراف و اکناف عالم است؛ یعنی خداوند برای رفت و آمد بشر روی زمین در سراسر عالم دره ها و راههایی را شکافته است.
"و اقام المنار للسالکین علی جواد طرقها"؛ "منار" اسم مکان از ماده "نور" به معنای محل نور است. در گذشته های دور که وسائل رفت و آمد حیوان بوده، برای عبور و مرور در شب بین شهرها مناره هایی میساخته و چراغی در آن قرار میداده اند تا قافله ها راه خود را گم نکنند، پس "منار" به معنای محل نور و هدایت است؛ اینجا هم حضرت امیر(ع) فرموده است: "و اقام المنار للسالکین" خداوند برای مسافران و راه روندگان علامت هدایت قرار داده است. "جواد" جمع "جادة" است، "جواد طرقها" به معنای راههای صاف است؛ یعنی خداوند در آن راههای صاف زمین، علامت و نشانه های هدایت قرار داده است.