"فلما القت السحاب برک بوانیها"؛ "برک" به معنای سینه شتر است، "بوانی" جمع "بانیة" به معنای استخوانهای دنده های شتر است. حضرت امیر(ع) ابرهای پربار را به سینه و دو پهلوی شتر تشبیه کرده است، فرموده اند: وقتی ابرها سینه و دو پهلوی خود را روی زمین گذاشت...؛ جواب "فلما القت..." جمله "اخرج به..." است که بعدا توضیح میدهیم.
"و بعاع ما استقلت به من العب ء المحمول علیها"؛ "بعاع" به معنای باران سنگین است. "ما استقلت به" به معنای آن چیزی است که ابر آن را در برگرفته است، "من العب ء المحمول علیها" عبارت از یک بار سنگینی است که بر دوش ابرهاست.
"اخرج به من هوامد الارض النبات"؛ "هوامد" جمع "هامدة" به معنای زمینی است که بر اثر نبودن آب و باران رویشی ندارد؛ یعنی خداوند به وسیله آن باران از زمینهای بی حاصل روییدنی ها را رویانید.
"و من زعر الجبال الاعشاب"؛ "زعر" جمع "ازعر" به معنای کچلی سر انسان است، و کنایه از بی علف بودن کوهها در آن وقت است. "الاعشاب" جمع "عشب" به معنای گیاه است. یعنی خداوند به وسیله آن باران گیاههای کوهها را هم رویانید.
جمله "اخرج به من هوامد الارض النبات، و من زعر الجبال الاعشاب" جواب "فلما القت السحاب..." است؛ مقصود این است که وقتی ابرها با آن خصوصیاتی که گفته شد بارانهای خود را روی زمین و کوهها ریختند، در زمین گیاه رویید و در کوهها هم که مانند سرهای کچل بدون مو بودند علف رویید.
"فهی تبهج بزینة ریاضها، و تزدهی بما البسته من ریط ازاهیرها، و حلیة ما سمطت به من ناضر انوارها"
(پس زمین به وسیله باغهای خود که با آن زینت داده شده بود شادی میکند، و به آنچه در آن روییده و به آن آراسته گردیده، از قبیل شکوفه ها و گلهای درخشنده و تازه، فخر و خودنمایی میکند.)