از حرکت باز ایستاد که کوهها بر گردن زمین های صاف و در اعماق آن سوار شده بود.
آماده سازی دیگر نیازمندیهای زندگی در زمین
"و فسح بین الجو و بینها، و اعد الهواء متنسما لساکنها، و اخرج الیها اهلها علی تمام مرافقها"
(و خداوند میان زمین و فضا را فراخ قرار داد، و هوا را برای تنفس کردن مهیا فرمود، و اهل زمین را با همه آنچه به آن نیازمند بودند بیافرید.)
"و فسح بین الجو و بینها"؛ "فسح" از "فسیح" به معنای وسعت است؛ یعنی میان آسمان و زمین را وسیع قرار داده است، فضای خالی در این میان خیلی زیاد وجود دارد.
"و أعد الهواء متنسما لساکنها"؛ "اعد" به معنای آماده کردن است. "متنسما" از "نسیم" بر وزن اسم مفعول اسم مکان است؛ یعنی هوا را محل استنشاق و برای استنشاق کردن مناسب قرار داد تا ساکنین زمین از هوای آن استنشاق کنند.
"و اخرج الیها اهلها علی تمام مرافقها"؛ "اخرج الیها" با "اخرج منها" فرق میکند، "اخرج منها" یعنی مردم را از زمین بیرون آورد، ولی "اخرج الیها" برعکس آن است یعنی مردم را روی زمین آورد. "مرافق" جمع "مرفق" به معنای آن چیزهای مورد نیازی است که در زمین وجود دارد و انسان از آن بهره میبرد. مقصود از این جمله این است که وقتی خداوند زمین را به وسیله کوهها رام کرد و هوای آن را قابل استنشاق قرار داد، مردم را با آنچه به آن نیازمند هستند روی زمین آورد و زمین را محل سکونت انسانها قرار داد.
"ثم لم یدع جرز الارض التی تقصر میاه العیون عن روابیها، و لاتجد جداول الانهار ذریعة الی بلوغها حتی انشاء لها ناشئة سحاب تحیی مواتها و تستخرج نباتها"
(سپس زمین بی گیاهی را که آب چشمه و نهرهای کوچک به جهت بلندی به آن نمی رسید به حال خود نگذاشت و ابرها را بر فراز آن قرار داد تا مرده آن را زنده کند و گیاه آن را برویاند.)