"فهمد بعد نزقاته"؛ "همد" به معنای ساکن شدن است، "خمد" هم به معنای خاموشی است، پس "همود و خمود" تقریبا به یک معناست. "نزقات" به معنای جست و خیزهای زیاد است؛ میفرماید: پس طوفانهای آب بعد از آن همه جست و خیزهای زیاد خاموش و ساکت شد.
"و لبد بعد زیفان وثباته"؛ "لبد" یعنی ساکن شد و از حرکت ایستاد. "زیفان" به معنای تبختر، و "وثبات" جمع "وثبة" به معنای جست و خیز و حرکات تند است، که حضرت با جملات و عبارات مختلف تعبیر فرموده اند. خلاصه معنای جمله این است که آبها بعد از آن همه جست و خیز و سر و صداهای متکبرانه از حرکت افتاد و آرام شد.
روان سازی چشمه ها در زمین
"فلما سکن هیاج الماء من تحت اکنافها، و حمل شواهق الجبال الشمخ البذخ علی اکتافها، فجر ینابیع العیون من عرانین انوفها"
(پس هنگامی که هیجان آب در اطراف زمین آرام گرفت، و خداوند سبحان کوههای بلند و بزرگ را بر دوشهای زمین حمل نمود، چشمه های آب را از بالای بینی های زمین شکافت و جاری ساخت.)
در نسخه نهج البلاغه ما "هیاج الماء" ذکر شده ولی در نسخه فیض الاسلام و خوئی "هیج الماء" نقل شده است که مقصود از آن هیجان و جوش و خروش آب است. "اکناف" جمع "کنف" به معنای طرف و اطراف است؛ وقتی که زمین در میان آبها قرار گرفت، در حقیقت آبها در اطراف زمین قرار گرفتند و قهرا دامنه وسعتی که آب داشت کوچک شد و آب از حرکت ایستاد. این موضوع خیلی روشن است که وقتی دامنه حرکت آب وسعت داشته باشد آب موج بیشتری برمی دارد، و به عکس هرچه دامنه وسعت آن کوچکتر باشد حرکتش کمتر است؛ مثلا حرکت و