صفحه ۵۹۳

آن همه طوفانها و سر و صداهای آبها از بین رفت و کنترل شد.

"و سکنت الارض مدحوة فی لجة تیاره، و ردت من نخوة بأوه و اعتلائه، و شموخ انفه و سمو غلوائه"

(و زمین گسترده در میان آن آب پر از موج قرار گرفت، و آن را از سرکشی و بلندپروازی و کبر و غرور و نشاط باز داشت.)

"مدحوة" از نظر ترکیب حال است برای "ارض" و به معنای منبسط و گسترده است. "لجة" به معنای گرداب است. "تیار" به معنای عمیق و گود است. می‎فرماید: "و سکنت الارض مدحوة فی لجة تیاره" و زمین در گردابهای عمیق گسترده شد.

"و ردت من نخوة بأوه و اعتلائه"؛ "نخوة" بادی است که به غبغب می‎اندازند، "بأو" به معنای تکبر، و "اعتلاء" به معنای بلندپروازی است؛ "شموخ أنف" به معنای بلندی بینی و کنایه از تکبر است، "غلواء" به معنای غرور و نشاط است. یعنی وقتی زمین بر آب قرار گرفت طوفانها، سر و صداها، حرکتها و موجهای عجیب و غریب آب را از میان برداشت و آن را رام کرد؛ و تعبیر به "نخوة، بأو، اعتلاء، اسیر، کواهل، کلکل، فحول و..." همه تشبیهات و کنایاتی هستند که حضرت در این خطبه به کار برده اند؛ گویا حضرت امیرالمؤمنین (ع) بنا داشته اند در این خطبه فنون بلاغت را اعمال نمایند.

"و کعمته علی کظة جریته فهمد بعد نزقاته، و لبد بعد زیفان وثباته"

(و بعد از جریان شدید آن را کنترل کرد، پس بعد از جست وخیزهای متکبرانه ساکن و آرام شد.)

"و کعمته علی کظة جریته"؛ "کعمة" به معنای دهان بندی است که به دهان حیوانات می‎زنند تا از چموشی دست بردارند؛ "کظة" به معنای پری است، "کظة جریته" یعنی پری جریانش. مثل این که پر بود و جریان تندی داشت، قرار گرفتن زمین بر آب آن جریان و حرکت تند را گرفت و آن را رام کرد.

ناوبری کتاب