"و ترغو زبدا کالفحول عند هیاجها"؛ "ترغو" از ماده "رغاء" به معنای صدای شتر در وقت تحریک جنسی است؛ شتر نر هنگام تحریک جنسی صدای مخصوصی میکند و کفی از دهانش خارج میشود. "هیاج" به معنای هیجانی است که شتر نر هنگام تحریک جنسی پیدا میکند. معنای جمله این است که موجهای دریا بر اثر به هم خوردن کف میکردند و همچون صدای شتر نر در وقت هیجانهای جنسی را ایجاد میکردند؛ مقصود حضرت امیر(ع) از این که دریا و کفهای آن و صدای به هم خوردن آبها و موجها را به صدا و کفهای دهان شتر در وقت تحریک جنسی تشبیه فرموده این است که امواج و تلاطمهای دریا و صدای ناشی از به هم خوردن امواج همچون وضعیت شتر در آن حالت خیلی عجیب و وحشتناک است.
این اوصافی که تا اینجا خواندیم همگی اوصاف آب و امواج آن بود؛ یعنی زمین بر آبی قرار گرفت که حرکت امواج این آب مستفحله و شدید بود، زمین بر لجج دریایی قرار گرفت که این لجج زاخره و پر بودند، و بلندای امواج متلاطم و پر حرکت بود، و سر و صداهای زیادی داشت و کف میکرد همچون صدا و کفهای شترهای نر در وقت هیجان جنسی.
آرامش آبهای متلاطم
"فخضع جماح الماء المتلاطم لثقل حملها"
(پس آب متلاطم به جهت سنگینی زمین از هیجان افتاد و خضوع و فروتنی پیشه کرد.)
"خضع" از "خضوع" به معنای فروتنی و ترک سرکشی است. "جماح" به معنای چموشی و سرکشی است. فرموده است: پس آن جماح و تلاطم و سرکشی آب دریا به خاطر سنگینی وزن زمین کم شد. گویا این دریاها که در آن وقت همگی یک دریا بود، همیشه در تلاطم و طوفان بوده که با قرار گرفتن زمین در جوف آن تا حدودی ساکت و آرام گشته و همه آن سر و صداها تمام شده است. سنگینی زمین باعث