فرمان خدا منحرف نکرده اند. مقصود از "راحة التقصیر" نافرمانی است؛ چون کسی که نافرمانی خدا میکند برحسب ظاهر طالب راحتی است.
"و لاتعدو علی عزیمة جدهم بلادة الغفلات، و لاتنتضل فی هممهم خدائع الشهوات"
(و بر تصمیم آنها نفهمی و فراموشی غلبه نمی کند، و خواهشهای فریبنده نفسانی و شهوانی، همت و کوشش آنان را نابود نمی گرداند.)
"لاتعدو" از ماده "عدوان" به معنای تجاوز و تسلط است، "لاتعدو" یعنی تجاوز نمی کند و مسلط نمی شود. "عزیمة" فعیل به معنای مفعول است و به معنای "معزومة" و تصمیم میآید، "عزیمة جدهم" یعنی تصمیم جدی آنان. "بلادة" در برابر "فطنت" به معنای کودنی است. "و لاتعدو علی عزیمة جدهم بلادة الغفلات" هیچ وقت کندی و سهل انگاری بر تصمیم های جدی آنان تجاوز نمی کند؛ غفلت و سهل انگاری بر آنان مسلط نمی شود و آنان را از عبادت خدا غافل نمی کند.
"و لاتنتضل فی هممهم خدائع الشهوات"؛ "تنتضل" از ماده "انتضال" به معنای مسابقه تیراندازی است. "همم" جمع "همت" به معنای تصمیم است. "خدائع" جمع "خدیعة" به معنای مکر و حیله است، "خدائع الشهوات" از باب اضافه صفت به موصوف است، یعنی هواهای نفسانی فریب دهنده. معنای جمله این است که شهوتهای فریب دهنده بر همت ها و تصمیم های راسخ آنان سبقت نمی گیرد.
"قد اتخذوا ذا العرش ذخیرة لیوم فاقتهم، و یمموه عند انقطاع الخلق الی المخلوقین برغبتهم"
(صاحب عرش - خداوند - را برای روز نیازمندی خود ذخیره قرار داده، و با رغبت و میل به سوی او متوجه اند هنگامی که خلق به مخلوق رو کرده است.)
مقصود از "ذا العرش" خداوندی است که صاحب قدرت و تسلط است، "یوم الفاقة" یعنی روز فقر و احتیاج. حضرت فرموده است: "قد اتخذوا ذا العرش ذخیرة لیوم فاقتهم" ملائکه خداوند را که صاحب همه قدرتهای عالم است