"و لم ترم الشکوک بنوازعها عزیمة ایمانهم، و لم تعترک الظنون علی معاقد یقینهم"
(و ایمان آنان را هیچ گونه شک و تردیدی متزلزل نساخته، و هیچ گمانی بر موارد یقین محکم آنها وارد نگشته است.)
"لم ترم" از "رمی" به معنای تیر انداختن است. "شکوک" جمع "شک" و فاعل "لم ترم" است. "نوازع" جمع "نازعة" به معنای کمان است که کشیده میشود، و در حقیقت فاعل به معنای مفعول است. "عزیمة" فعیل به معنای مفعول، به معنای "معزومة" یعنی تصمیم گرفته شده است؛ "و لم ترم الشکوک بنوازعها عزیمة ایمانهم" یعنی شک و تردیدها به وسیله کمانهایش به سوی تصمیم های ایمانی آنها تیری نمی اندازد.
حضرت امیرالمؤمنین (ع) در این جمله "شکوک" را به یک انسان مسلح و کمان به دست تشبیه کرده که یقین انسانها را مورد هدف قرار داده است. انسان معمولا مورد تهاجم قوه شهوت و غضب قرار میگیرد و تهاجم آنها به یقین انسان ضربه میزند؛ وقتی در موردی شک به انسان حمله کند چه بسا یقین خود را از دست میدهد، در صورتی که ملائکه از این تهاجم در امان هستند.
"و لم تعترک الظنون علی معاقد یقینهم"؛ "لم تعترک" از ماده "اعتراک" به معنای "ازدحام" است. "معاقد" جمع "معقد" به معنای مکان و محل یقین است. در این جمله هم "ظنون" به انسان هجوم برنده تشبیه شده است؛ یعنی گمانها بر محل یقین ملائکه هجوم نمی برند. خلاصه ملائکه از هجوم شک و تردید و از ازدحام ظن و گمان و هر نیروی شیطانی دیگر مصون و محفوظ هستند.
"و لا قدحت قادحة الاحن فیما بینهم، و لا سلبتهم الحیرة ما لاق من معرفته بضمائرهم"
(و آتش کینه و دشمنی میان آنان افروخته نشده، و حیرت و سرگردانی معرفت درونی آنان را نمی رباید.)
"قدح" دو جور معنا شده: یکی به معنای عیب جویی و دیگری به معنای