"انمیاثا" مصدر "انماثت" و معنای آن حل شدن است، مانند حل شدن نمک در آب؛ یعنی به خدا سوگند اگر قلوب و دلهای شما آب شود "و سالت عیونکم من رغبة الیه، او رهبة منه دما" و از چشمهای شما به خاطر شوق به خدا و یا ترس از او به جای اشک خون جاری شود؛ گاهی گریه انسان از روی شوق و علاقه است، مثلا مسافری که خیلی به او علاقه داری از سفر برمی گردد و شما گریه میکنید این گریه شوق است، ولی یک وقت گریه از روی ترس است. "ثم عمرتم فی الدنیا، ما الدنیا باقیة" و با همین حالت گریه و زاری تا دنیا باقی است عمر نمایید و به گریه و زاریتان ادامه دهید.
"ماجزت اعمالکم، و لو لم تبقوا شیئا من جهدکم، انعمه علیکم العظام و هداه ایاکم للا یمان"
(این اعمال شما - هرچند از هیچ کوششی دریغ ندارید - با نعمت های بزرگ خدا و هدایت و راهنمایی او شما را برای ایمان برابری نمی نمایند و جبران نمی کنند.)
فرموده اند: این اعمال شما گرچه با تمام تلاش و کوشش شما انجام میگیرد ولی نمی تواند جزای "انعمه علیکم العظام" آن نعمت های بزرگ خدا قرار گیرد "و هداه ایاکم للایمان" و نمی تواند جزای نعمت بزرگی مثل هدایت شما به ایمان باشد.
مقصود این است که اگر از ترس و یا از شوق خدا دلهایتان همچون نمک در آب حل شود و از چشمهایتان به جای اشک خون ببارد و عمرتان هم تا پایان دنیا طول بکشد و به همین حالت در ترس و خوف از خدا باشید و شبانه روز هم عبادت و اطاعت خدا را انجام دهید، نمی توانید حق آن نعمت های بزرگ خدا را ادا کنید، و همین که شما را هدایت کرده و مسلمان و مؤمن شده اید نعمت بزرگی است که اگر تا پایان دنیا شبانه روز هم عبادت کنید نمی توانید حق آن را ادا کنید.