پیشی نمی گیرند و هر آنچه او بگوید عمل میکنند، هم گفتار ملائکه به دستور خداست و هم کردارشان. شاید این جمله یک نوع اعتراض به انسانهاست که هم از جهت گفتار و هم از جهت کردار مخالفت خدا میکنند، ما بندگانی هستیم که معمولا هم برخلاف گفته خدا سخن میگوییم و هم برخلاف گفته او عمل میکنیم.
"جعلهم فیما هنالک اهل الامانة علی وحیه". حضرت امیر(ع) در خطبه اول نهج البلاغه ملائکه را به چهار قسم تقسیم فرموده، ولی در این خطبه به آن صورت بیان نکرده اند؛ آنجا گفتند یک قسم از ملائکه اهل عبادتند، یا همیشه در رکوع و یا در سجود و...؛ قسم دیگر ملائکه ای که واسطه فیض هستند، یا وحی را میرسانند، یا روزی را تقسیم میکنند، یا باران را نازل میکنند و یا...؛ قسم دیگر ملائکه ای هستند که حمله عرش خدا هستند؛ و قسم چهارم ملائکه ای که حافظ نفس انسانها هستند. در این خطبه به آن صورت بیان نفرموده، و جمله "جعلهم فیما هنالک ..." اشاره به آنهایی است که وحی خدا را بر پیامبران نازل میکرده اند و امین وحی او هستند، در امانت خدا خیانتی نمی کنند و کلام خدا را همان گونه که از مصدر ذات ربوبی صادر شده به پیغمبرش میرسانند.
"و حملهم الی المرسلین، ودائع امره و نهیه، و عصمهم من ریب الشبهات"
(و وادارشان ساخت تا امانتهای امر و نهی او را به پیغمبران برسانند، و همه آنها را از شک و شبهه مصون داشت.)
"و حملهم الی المرسلین، ودائع امره و نهیه"؛ "حمل" از ماده "تحمیل" است، "ودائع" جمع "ودیعة" است؛ یعنی خداوند ملائکه را بر آن داشت و بر دوش آنان قرار داد اوامر و نواهی خود را که امانتهای الهی است تا به پیغمبران برسانند. مقصود حضرت از این افراد، جبرئیل و جنود او هستند. البته ممکن است جبرئیل از جمله ملائکه ای نباشد که دارای جنود است و ممکن هم هست که دارای جنود باشد، ظاهر ضمیر جمع در "حملهم" نشان میدهد که آورندگان وحی یک