اگر فرض کنیم جبرئیل از طرف خداوند مأمور وحی است، هم میتوان گفت جبرئیل وحی آورده و هم میتوان گفت خداوند وحی را فرستاده است. یا مثلا در مورد ملک الموت، هم میتوان گفت فلان شخص را ملک الموت قبض روح کرده است، چون در قرآن گفته است: (قل یتوفاکم ملک الموت الذی وکل بکم)سوره سجده، آیه 11 نفوس شما را ملک الموتی که موکل شماست میگیرد، و هم میتوان گفت خدا او را قبض روح کرده است، چون در جای دیگر قرآن فرموده است: (الله یتوفی الانفس حین موتها)سوره زمر، آیه 42 خدا هنگام مرگ انسان را قبض روح میکند. قبض روح هم کار ملک است و هم کار خدا ولی در طول یکدیگر، چون خود ملک حدوثا و بقاء معلول خداست. پس به هرحال ملائکه از این خصوصیت برخوردارند که نه کارهایی را که در انحصار خداست به خود نسبت میدهند و نه در کارهایی که خودشان انجام میدهند خود را مستقل میدانند.
"(بل عباد مکرمون، لایسبقونه بالقول و هم بامره یعملون )سوره انبیاء، آیات 26 و 27 جعلهم فیما هنالک اهل الامانة علی وحیه"
(بلکه آنان بندگانی گرامی داشته شده هستند که در گفتار بر خدا پیشی نگرفته و طبق فرمان خدا رفتار میکنند، خداوند آنان را در جای خود امین وحی خویش گردانید.)
(بل عباد مکرمون)؛ "مکرمون" صیغه جمع اسم مفعول از باب افعال به معنای گرامی داشته شده است؛ یعنی ملائکه بندگان گرامی و بزرگوار خدا هستند. (لایسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون) این جمله صفت است برای (عباد مکرمون)؛ یعنی آنها بندگان گرامی و بزرگواری هستند که گفته خدا را