صفحه ۵۳۵

"و هبوطها و صعودها"، این دو کلمه هم عطف بر "ثبات ثابتها" هستند و در اصل "و من هبوطها و صعودها" بوده است. اینها از اوصاف آسمان است و مقصود حضرت امیر(ع) اوج و حضیض ستارگان می‎باشد. برای مثال همان گونه که زمین دارای پستی و بلندی (اوج و حضیض) است، آسمان و مسیر ستارگان متحرک هم دارای پستی و بلندی است؛ وقتی ستاره ای در مسیر خود به حضیض (گودی و پستی) برسد، فاصله اش با ستاره ثابت دیگری که نزدیک آن است بیشتر می‎شود؛ و وقتی به اوج (بلندی) برسد، فاصله اش با همان ستاره کمتر می‎شود؛ برای توضیح بیشتر، حرکت زمین به دور خورشید در مداری که برای آن تعیین شده به این نحو است که وقتی زمین در گردش انتقالی خود به نقطه حضیض که در تعبیر حضرت "هبوط" است می‎رسد فاصله اش با خورشید زیاد می‎شود، و وقتی به نقطه اوج که در تعبیر آن حضرت "صعود" است می‎رسد فاصله اش با خورشید کم می‎شود.

بنابراین از کلام حضرت امیر(ع) استفاده می‎شود: هر یک از ستارگان سیار و متحرک دارای مداری است که این مدار دارای اوج و حضیض است و این ستارگان در هر حال (چه در اوج یا حضیض) تحت قدرت خداوند هستند.

"و نحوسها و سعودها"؛ "نحوس" از "نحوست" به معنای همان نحسی است که در اصطلاحات فارسی است. "سعود" از "سعادت" و در مقابل "نحوست" است. از این کلام حضرت معلوم می‎شود که ستارگان نحوست و سعادت هم دارند؛ مثلا وقتی فلان ستاره به زمین نزدیک شود جنگ می‎شود، یا زلزله می‎آید، یا خشکسالی می‎شود، و یا جنگ و ستیزها پایان می‎یابد، بارندگی زیاد می‎شود و فراوانی و خیر و برکت به ارمغان می‎آورد. از این عبارت استفاده می‎شود که ستارگان و حرکات آنها یک نحو تأثیر در پدیده های زمینی دارند.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ناوبری کتاب