صفحه ۵۳

"أزمعوا" به معنای عزم است؛ یعنی عازم رحیل شوید، "رحیل" از "رحل" به معنای رفتن است. "مقدور" اسم مفعول از ماده "قدر" به معنای اندازه گرفته شده است. "زوال" از "زال" به معنای زایل شدن و از بین رفتن است. "امل" به معنای آرزو، و "امد" به معنای آخر و پایان است.

فرموده: ای بندگان خدا تصمیم به رفتن از این دنیا بگیرید. "المقدور علی اهلها الزوال" دنیایی که زایل شدن اهلش بر آنها مقدر و تعیین شده است، چاره ای جز رفتن نیست و همه اهل دنیا از این دنیا کوچ خواهند کرد. "لا یغلبنکم فیها الامل" آرزوهای دور و دراز در این دنیا بر شما غلبه نکند. "و لایطولن علیکم الامد" و آخر آن را طولانی ندانید؛ که مثلا بگویید: پنجاه سال از عمرمان رفته و حدود پنجاه سال دیگر باقی مانده است.

تضرع برای آمرزش الهی

"فوالله لو حننتم حنین الوله العجال، و دعوتم بهدیل الحمام، و جأرتم جؤار متبتل الرهبان"

(پس به خدا سوگند اگر مانند شتران سرگردان بچه گم شده بنالید، و مانند صدای کبوتران ناله بزنید، و مانند راهبی که ترک دنیا کرده ناله کنید)

اینجا می‎فرمایند: این تذکر را به شما بدهم، این که ما می‎گوییم کار خیر کنید، اگر تمام عمرتان را عبادت کنید و از خوف خدا گریه و ناله کنید، در مقابل آن ثوابی که ما انتظار داریم خدا به شما بدهد، این عبادتهای شما چیزی نیست و آن ثوابها و نعمت هایی که خدا عطا می‎کند همه اش تفضل پروردگار است.

"حننتم" از "حنین" به معنای ناله است. "الوله" جمع "واله" است به معنای عاشق و سرگردان، مثل "طلب" و "طالب". "عجال" جمع "عجول" به معنای شترهای بچه گم شده است؛ شتری که بچه اش را گم کرده خیلی بی تاب است

ناوبری کتاب