صفحه ۵۲۸

کننده فضا هستند. "من" در "من الشهب الثواقب" برای بیان "رصدا" است؛ یعنی آن رصدهایی را که خداوند برپا داشته، عبارت از تیرهای شهابی هستند که فضا را سوراخ کرده و شیاطین را طرد می‎کنند.

"و امسکها من ان تمور فی خرق الهواء بایده"

(و به قدرت و توانایی خود آنها را از اضطراب و به هم خوردگی نگه داشت.)

"تمور" از ماده "مور" به معنای جنبیدن و جابجا شدن است. "خرق الهواء" به معنای پارگی فضا و جو است. "أید" به معنای قوه و قدرت است. یعنی خداوند با قدرت خود آسمانها را از این که در آن پارگی هوا بجنبند و جابجا شوند حفظ کرده است.

مقصود از عبارت "فی خرق الهواء" که در کلام حضرت به کار رفته فضای خالی است، وگرنه آتمسفر هوا در همه جا نیست؛ یک اصطلاح هوا همان ازت و اکسیژن است که ما هنگام تنفس استنشاق می‎کنیم و این نحو هوا همه جا نیست، و یک اصطلاح دیگر هوا فضای خالی است که خورشید و ماه و ستاره ها در همان فضای خالی رها شده اند. مقصود حضرت از "امسکها من ان تمور فی خرق الهواء بأیده" همین است که خداوند با قدرت خود این کرات را در پارگی فضای خالی رها کرده و آنها را نگه داشته است.

"و امرها ان تقف مستسلمة لا مره"

(و فرمان داد که در جای خود توقف نموده و تسلیم امر و اراده او باشند.)

خداوند به ماه و خورشید و ستارگان دستور تکوینی داده که هر کدام سر جای خود بایستند و در برابر فرمان او تسلیم باشند. البته مقصود از "توقف" این نیست که میخکوب شوند و هیچ حرکتی نداشته باشند؛ زمین یکی از همین کراتی است که در فضای خالی رها شده و به آن دستور توقف داده شده است، اگر زمین، ماه و یا خورشید بخواهند آن توقف به معنای میخکوب شدن را داشته باشند، در نظم

ناوبری کتاب