"و فتق بعد الارتتاق صوامت ابوابها"
(و پس از به هم چسبیدگی درهای بسته را شکافت و از یکدیگر جدا نمود.)
"فتق" از "فتق" به معنای شکاف است، "ارتتاق" به معنای چسبیدن است؛ یعنی بعد از آن که شکافهای آسمان به هم آمده و به هم چسبیده بودند، درهای بسته را شکافت و جدا نمود. "صوامت" جمع "صامت" به معنای ساکت و بدون صداست، "صوامت ابوابها" از باب اضافه صفت به موصوف است و در اصل "ابوابها الصوامت" بوده؛ یعنی و بعد از آن که شکافهای آسمان به هم چسبیده بود و به یکدیگر متصل بودند خداوند درهای بی صدا را گشود و آنها را از یکدیگر جدا نمود. و محتمل است مقصود از این جمله باز شدن آسمان به باریدن و باز شدن زمین به رویاندن گیاهان باشد.
و شاید گشودن درها کنایه از باز شدن راه است که ملائکة الله رفت و آمد کنند، و از برخی آیات و روایات استفاده میشود وقتی این درها گشوده شد شیاطین و اجنه سوء استفاده کرده بالا میرفتند و از اخبار سماوی استفاده میکردند، بعد برای این که از رفتن آنها به عالم بالا جلوگیری شود، تیر شهاب رها میشود تا آنها طرد شوند؛تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص 436 و 437 و لذا میفرماید:
"و اقام رصدا من الشهب الثواقب علی نقابها"
(و بر شکافها و راههای آسمانها نگهبانانی از شهابهای تیزرو گماشت.)
"رصد" به معنای کسانی است که در کمینگاه میایستند، و "شهب" جمع "شهاب"، و "ثواقب" جمع "ثاقبة" به معنای سوراخ کننده و نورانی، و "نقاب" جمع "نقب" به معنای شکاف است. "اقام رصدا" یعنی خداوند به پا داشته است کسانی را که در کمینگاهها ایستاده اند "من الشهب الثواقب" از شهابهایی که سوراخ