صفحه ۵۲۴

البته در این که مقصود از ارتباط زوجها و جفتها چیست اقوال مختلفی است؛رجوع شود به منهاج البراعة، ج 6، ص 348؛ و ج 2، ص 3 به بعد بعضی گفته اند: مقصود تناسبی است که بین موجودات آسمانی و زمینی وجود داشته و خداوند آنها را با هم مرتبط کرده است، گرچه ما این ارتباط را ندانیم؛ منجمین هم این طور فرض می‎کرده اند که مثلا وقتی ستاره سهیل فلان حالت را پیدا می‎کند، بر اثر آن ارتباطی که با زمین دارد یک حادثه ای در زمین رخ می‎دهد. قول دیگر در معنای زوج این است که: مثلا وقتی خدا خواسته خورشید را خلق کند، آن ذراتی را که ترکیبشان موجب به وجود آمدن خورشید است با هم ارتباط داده؛ وقتی هم خواسته ماه را خلق کند، آن ذراتی را که ترکیبشان موجب به وجود آمدن ماه می‎شده با هم ارتباط داده و ماه را خلق کرده؛ و همین طور سایر اجرام و کرات آسمانی به همین ترتیب خلق شده اند.

قول سوم این است که گفته اند: مقصود از ازواج "نفوس" است؛ اینها چون به نفوس فلکی قائل بوده اند، کلمه "ازواجها" در کلام حضرت امیر(ع) را هم به همان نفوس فلکی تعبیر و تفسیر کرده اند. در کتاب مهاباد که قدیمی ترین کتاب زرتشتی هاست آمده: خداوند نه سپهر خلق فرموده و هر سپهری دارای خرد و روانی است؛ یعنی هر فلکی دارای عقل و جان است.

قول چهارم این است که: اگر شما معتقد به نفوس فلکی هم نشوید اما ملائکة اللهی در عالم بالا هستند که تدبیر امور می‎کنند.

به هرحال معنای کلام حضرت که فرموده: "و وشج بینها و بین ازواجها" این است که خداوند بین آن موجودات آسمانی و بین آن چیزهایی که با آنها جفت و جور در می‎آمد ارتباط برقرار کرده و آنها را به هم مربوط فرموده است.

ناوبری کتاب