"اعان" از ماده "عون" به معنای کمک است. "ابتداع" از ماده "بدع" به معنای خلق و آفرینش است. "عجائب الامور" از باب اضافه صفت به موصوف است، یعنی امور عجیب و کارهای حیرت آور. این جمله نیز مانند دو جمله قبل عطف به "رویة" است؛ یعنی خداوند به وجود آورنده انواع مخلوقات است "و لا شریک اعانه علی ابتداع عجائب الامور" بدون داشتن شریکی که در خلقت امور حیرت آور او را کمک کند.
شگفتی های آفرینش
"فتم خلقه و أذعن لطاعته، و اجاب الی دعوته"
(پس مخلوق او کامل گشت، و طاعت و دعوت او را پذیرفتند.)
"فتم خلقه"؛ "خلق" به معنای مخلوق است؛ یعنی آنچه را خداوند خلق فرموده خلقتش کامل گشت. "و اذعن لطاعته" و همه مخلوقات اذعان و اعتراف به اطاعت حق دارند. "اذعن" از "اذعان" و به معنای اعتراف است؛ یعنی همه موجودات جهان تکوینا اقرار به اطاعت حق تعالی دارند.
"و اجاب الی دعوته" و هر موجودی تکوینا دعوت خالق خود را اجابت کرده و در مسیری که خداوند خواسته است حرکت میکند؛ یعنی همه موجودات حتی انسان که در بسیاری اوقات معصیت خداوند را میکند برحسب تکوین در مسیر اوست و آن گونه که خداوند خواسته فاعل مختار است و تحت اراده خدا به سیر خود ادامه میدهد.
"و لم یعترض دونه ریث المبطئ، و لا اناة المتلکئ"
(آفریده ای نبود که در امرش درنگ و سستی نموده، و انجام فرمانش را به تأخیر اندازد.)
"و لم یعترض دونه ریث المبطئ"؛ "ریث" به معنای دست به دست مالیدن هنگام انجام کار و کندی کردن است. "المبطئ" به معنای کندی کننده است؛