حذف میکرده و بر همین اساس هم نام کتاب خود را نهج البلاغة گذاشته است.
اندازه گیری و تدبیر در خلقت موجودات
"قدر ما خلق فاحکم تقدیره، و دبره فالطف تدبیره" (خداوند متعال آنچه را آفرید محکم و استوار اندازه گیری کرد و آن را به گونه ای دقیق تدبیر نمود.) "قدر ما خلق"؛ "تقدیر" به معنای اندازه گیری است؛ مثلا شما که میخواهید خانه ای بسازید، لباسی بدوزید، اختراعی بکنید و... قبل از شروع به کار ابتدا اندازه گیری میکنید، اول فکر میکنید این خانه دارای چند اطاق و هر یک از اطاقهای آن با چه اندازه و در کجای خانه قرار بگیرد و... به طور خلاصه میخواهد بفرماید کارهای خداوند از روی حساب است. پس آنچه را خلق کرده با تقدیر و اندازه گیری بوده و ماندن اشیاء در این دنیا حد معینی دارد. با این فرق که اندازه گیری خدا غیر از اندازه گیری من و شماست.
"فأحکم تقدیره"، این جمله و جمله بعدی نسخه عبده با نسخه های دیگران فرق دارد؛ عبده در این جمله به جای "فأحکم"، "فألطف" و در جمله بعدی به جای "فألطف"، "فأحکم" نقل کرده است. معنای عبارت بر فرض نقل عبده این است که خداوند این اندازه گیری را لطیف و دقیق قرار داده است، احتمال هم میرود معنایش این باشد که خداوند مطابق لطف خود و برحسب مصلحت اشیاء را خلق و بقای آن را مقدر فرموده است. اما برفرض نسخه های دیگران معنای جمله این است که خداوند اندازه گیری اشیاء را محکم و استوار فرموده است.
"و دبره فألطف تدبیره"؛ "تدبیر" از ماده "دبر" به معنای عقب چیز است؛ اگر بگویند فلانی انسان مدبری است، یعنی آدمی است که عاقبت کار را میسنجد و مآل اندیش است. حالا در اینجا هم که فرموده "و دبره" یعنی خداوند چیزی را