مقدار" به وسیله "واو" عطف بر "مثال" در جمله قبل است، به این صورت: "الذی ابتدع الخلق علی غیر مثال امتثله، و لا مقدار احتذی علیه من خالق معهود کان قبله" یعنی آن خداوندی که خلایق جهان را بدون الگوبرداری و بدون مقایسه از خدای قبل از خود آفریده و خلق کرده است؛ زیرا خدایی قبل از او وجود نداشته تا بخواهد کارهای او را مقیاس کار خود قرار دهد.
راههای گوناگون برای شناخت وجود خداوند
"و ارانا من ملکوت قدرته، و عجائب ما نطقت به آثار حکمته، و اعتراف الحاجة من الخلق الی ان یقیمها بمساک قوته، ما دلنا باضطرار قیام الحجة له علی معرفته"
(و از وسعت قدرت و توانایی خود، و عجایب آنچه که آثار و نشانه های حکمت او به آن گویاست، و از اعتراف مخلوقات به نیاز آنان که او با نیروی قدرت خویش آنان را سر پا نگه دارد، به ما نشان داده آنچه که ما را بی اختیار به معرفت و شناخت او دعوت مینماید.)
"ملکوت" مبالغه "ملک" و به معنای سلطنت مطلقه خداوند و قدرت اوست؛ "و ارانا من ملکوت قدرته" یعنی خداوند از قدرت و سلطنت مطلقه خود به ما نشان داده است. "ارانا" در این جمله دو مفعولی است که یک مفعول آن "نا" و مفعول دوم آن "ما" در "ما دلنا..." است؛ پس معنای این جمله وقتی کامل میشود که آن جمله را معنا کنیم.
"و عجائب ما نطقت به آثار حکمته" و خداوند به ما نشان داده است از عجایب آنچه که آثار حکمت خداوندی به آن گویاست. البته لازم نیست که آن عجایب زبان داشته باشند و مانند انسان سخن بگویند، بلکه مقصود ظاهر حال است، در و دیوار و همه موجودات جهان هستی با ما سخن میگویند.
"و اعتراف الحاجة من الخلق الی ان یقیمها بمساک قوته"؛ کلمه "اعتراف" عطف بر "ملکوت" در دو جمله قبل است؛ یعنی "و ارانا من اعتراف الحاجة ..."