"و حاول الفکر المبراء من خطرات الوساوس ان یقع علیه فی عمیقات غیوب ملکوته"
(و اگر فکر و اندیشه ای که آلوده به وسوسه های شیطانی نگشته بخواهد او را در منتها درجه عوالم غیب به دست آورد...)
"حاول" به وسیله "واو" عطف است بر "ارتمت"، بنابراین اصل جمله این چنین است: "و هو القادر الذی اذا حاول الفکر...". "المبراء" اسم مفعول است از "بری" و به معنای پاک شده است. "الفکر المبراء من خطرات الوساوس" یعنی فکری که از خطرات وساوس شیطانی پاک شده است. "غیوب" جمع "غیب"، و "ملکوت" به معنای عالم قدرت خداوند است.
معنای جمله این است که: خداوند جهان آن چنان قدرتمندی است که اگر فکر مبرا از خطرات وساوس شیطانی بخواهد به عمق بزرگی سلطنت او دست یابد، خداوند او را باز میدارد و به نهایت آن نخواهد رسید.
"و تولهت القلوب الیه لتجری فی کیفیة صفاته"
(و اگر دلها حیران و شیفته او شوند تا کیفیت و چگونگی صفاتش را بیابند...)
"تولهت" از ماده "وله" به معنای "تحیر" است که البته مقصود از آن در این جمله "عشق" است، این فعل نیز مانند "حاول" به وسیله "واو" عطف بر "ارتمت" است و اصل جمله چنین است: "و هو القادر الذی اذا تولهت القلوب الیه..." یعنی خداوند جهان آن چنان قدرتمندی است که هر اندازه دلها به او عشق پیدا کنند "لتجری فی کیفیة صفاته" تا کیفیت و چگونگی صفات او را بیابند، خداوند آنها را باز میدارد و به درک آن نخواهند رسید.
سخن حضرت امیرالمؤمنین (ع) در دو جمله قبل در رد ادراک کنه صفات خدا از راه قوه واهمه که مدرک جزئیات و از راه قوه عاقله که مدرک کلیات است میباشد، و فهماند که رسیدن به کنه صفات خداوند میسر نیست؛ حالا ممکن است کسی بگوید: خدا را نمی شود از راه عقل و وهم درک کرد و قوه توهم و خیال یا قوه فکر