حضرت فرموده است: خداوند این ترک تعمق آنان را چون خارج از تکلیف آنها بوده است ستوده، و نام آن را رسوخ و استواری نهاده است.
عظمت خدا برتر از سنجش با عقل
"فاقتصر علی ذلک ، و لاتقدر عظمة الله سبحانه علی قدر عقلک فتکون من الهالکین"
(پس ای سائل در معرفت خدا به همین مقدار قناعت کن، و عظمت پروردگار را با عقل خود اندازه گیری نکن که از هلاکت شوندگان خواهی بود.)
این طور نیست که انسان در شناخت عظمت خدا عقل خود را معیار قرار دهد، زیرا که عقل انسان قاصر است و کمترین مسائل غیبی را درک نمی کند؛ پس باید در شناخت عظمت خدا به کتاب و سنت مراجعه کرد و بر همان مقداری که از کتاب و سنت درک میشود اکتفا نمود. از این رو حضرت امیر(ع) خطاب به سؤال کننده فرموده است: "فاقتصر علی ذلک" بر همان که گفتیم - کتاب و سنت - اکتفا کن "و لا تقدر عظمة الله سبحانه علی قدر عقلک" و عظمت خداوند سبحان را با عقل خود اندازه گیری نکن. خدا از هر عیب و نقص منزه و پاک است، و این که بخواهد با عقل ناقص بشر درک شود خود یک نقصی است که خداوند از همین عیب هم منزه و پاک است؛ پس تو هم با عقل قاصر خود عظمت خداوند را اندازه گیری نکن.
میگویند: مورچه چون خودش دو شاخک دارد - العیاذ بالله - خیال میکند خدا هم دو شاخک دارد؛ و آن چوپان هم خیال میکند خدا دست و پا، سر و صورت و گیسوان دارد، تشنه و گرسنه میشود، و با انجام کارها خستگی بر او مستولی میشود، هنگامی که خستگی بر او مستولی شد خوابش میگیرد، وقتی خوابید خستگی از تنش بیرون میرود، و چون از خواب برخاست مانند یک انسان احتیاج به خوردن چای و شربتی دارد تا - العیاذ بالله - نحوست خواب از سرش بپرد، از این رو در مناجات خود با خدا میگوید: