خطبه 91 (درس 116)
"فانظر ایها السائل فما دلک القرآن علیه من صفته فائتم به، و استضئ بنور هدایته، و ما کلفک الشیطان علمه مما لیس فی الکتاب علیک فرضه، و لا فی سنة النبی (ص) و ائمة الهدی اثره، فکل علمه الی الله سبحانه، فان ذلک منتهی حق الله علیک ، و اعلم ان الراسخین فی العلم هم الذین اغناهم عن اقتحام السدد المضروبة دون الغیوب، الا قرار بجملة ما جهلوا تفسیره من الغیب المحجوب، فمدح الله اعترافهم بالعجز عن تناول ما لم یحیطوا به علما، و سمی ترکهم التعمق فیما لم یکلفهم البحث عن کنهه رسوخا، فاقتصر علی ذلک ، و لاتقدر عظمة الله سبحانه علی قدر عقلک فتکون من الهالکین، هو القادر الذی اذا ارتمت الاوهام لتدرک منقطع قدرته، و حاول الفکر المبراء من خطرات الوساوس ان یقع علیه فی عمیقات غیوب ملکوته، و تولهت القلوب الیه لتجری فی کیفیة صفاته، و غمضت مداخل العقول فی حیث لاتبلغه الصفات لتناول علم ذاته، ردعها و هی تجوب مهاوی سدف الغیوب متخلصة الیه سبحانه"
موضوع بحث درسهایی از نهج البلاغه، خطبه نود و یکم بر حسب ردیف نهج البلاغه عبده معروف به خطبه اشباح بود؛ گفتیم که علت ایراد این خطبه سؤالی بود که یکی از صحابه آن حضرت کرده و از حضرت امیر(ع) خواسته