غصب نکرده بودند، و خلاصه اگر آن همه بی حرمتی نسبت به ساحت مقدس آن حضرت نکرده بودند، آیا باز هم مردم جرأت پیدا میکردند که به سخنان بلندپایه او توجه نکنند؟
و ثالثا: اگر کلام رسول خدا(ص) آن گونه که هست در خود شما اثر کرده بودهمان گونه که در پانوشت درس قبل گفته شد روایات زیادی درباره حضرت علی و اهل بیت (ع) از رسول خدا(ص) از طریق عامه و خاصه نقل شده است و احادیثی مانند: حدیث غدیر، حدیث منزلت، حدیث ثقلین، حدیث سفینه و... دلالت بر ولایت بلافصل حضرت علی (ع) دارد؛ به کتابهای المراجعات، عبقات و الغدیر رجوع شود. و حضرت امیرالمؤمنین (ع) را ولی خدا و جانشین و خلیفه بلافصل او میدانستی، در مورد آن حضرت این اندیشه را نداشتی و به گونه ای که خواص از شیعیان درباره آن حضرت میاندیشند میاندیشیدی.
و رابعا: همین که شما هم مانند دیگر اهل سنت کلمات رسول اکرم (ص) را در مورد اهل بیتشان و مخصوصا در مورد باب علم آن حضرت یعنی علی (ع) نپذیرفته ای،الغدیر، ج 3، ص 95 تا 100؛ و ج 6، ص 61 تا 81 و آن حضرت را خلیفه بلافصل او نمی دانی، معلوم میشود رسول خدا(ص) هم به آن گونه ای که شما ادعا کرده اید نفوذ کلام نداشته است.
"و ما اسما عکم الیوم بدون اسماعهم بالا مس"
(و گوشهای شما امروز از گوشهای آنها در دیروز پست تر نیست.)
جمله قبل برای دفع دخل مقدر چنین امری است که نگویید خیلی از کسانی که قبل از ما بودند به این جهت متنبه و بیدار شدند که رسول خدا(ص) بین آنها بود، حضرت فرمودند: حالا هم من در بین شما هستم و همه آن مطالب را به شما رسانده ام. و این جمله نیز دفع دخل این مطلب است که نگویید گوشهای مردم