صفحه ۴۳۵

"کاسفة" از ماده "کسوف" است و کسوف خورشید وقتی است که نور آن گرفته باشد؛ "و الدنیا کاسفة النور" و در آن زمان نور دنیا گرفته بود؛ این یک تشبیه است و مقصود این است که دنیا بر اثر تفرقه ای که داشت بی رونق شده بود. البته یک احتمال هم این است که بگوییم بر اثر جهالت و ظلمها و تعدیهای زیاد نور حق گرفته شده و از حق خبری نبود.

"ظاهرة الغرور" فریب دنیا ظاهر شده "علی حین اصفرار من ورقها" در حالی که برگهای دنیا زرد شده بود. در این عبارت و بلکه همه جملات و عبارتهای حضرت تشبیه است؛ دنیا به باغی تشبیه شده که اول سبز و خرم است و در پاییز برگهای سبز و طراوت آن از دست می‎رود؛ گاهی اوقات انسان در پاییز که فصل خزان است با حال و هوای بهار که فصل طراوت برگهای درختهاست به باغ می‎رود و فریب می‎خورد؛ حضرت دنیا را تشبیه به باغ فرموده و می‎گوید: این دنیا در حال زردی برگها غرور و فریبش ظاهر شده بود، "و ایاس من ثمرها" و در آن وقتی که انسان از میوه های آن هم مأیوس شده. "ایاس" عطف است بر "اصفرار"، همچنین است جمله بعد، و اصل عبارت چنین است: "ظاهرة الغرور علی حین اصفرار من ورقها، و علی حین ایاس من ثمرها، و علی حین اغورار من مائها" دنیا در عین حال که برگهایش زرد شده، میوه هایش مأیوس کننده، و آب آن خشکیده است؛ باز هم مغرور کننده و فریب دهنده است.

"قد درست منار الهدی، و ظهرت اعلام الردی، فهی متجهمة لا هلها، عابسة فی وجه طالبها"

(نشانه های هدایت و رستگاری نابود شده، و پرچمهای هلاکت و بدبختی آشکار گردیده بود، پس این دنیا با چهره ای کریه به اهلش نگریسته، و با خواهانهای خود روی ترش کرده بود.)

"قد درست منار الهدی"؛ "درست" از ماده "مندرس" به معنای پوسیده شدن است، "منار" اسم مکان از ماده "نور" به معنای محل نور است؛ در این جمله

ناوبری کتاب