به کار میرود؛ یعنی نفس خود را از کار زشت باز نمی دارند؛ "یعملون فی الشبهات" در کارهای شبهه ناک وارد میشوند و عمل میکنند، "و یسیرون فی الشهوات" و در شهوات و تمایلات نفسانی سیر میکنند؛ یکی دنبال مال و ثروت میرود، دیگری دنبال مقام و ریاست است، و خلاصه هر کسی دنبال چیزی است به غیر از آخرت و قیامت و حق و حقیقت؛ در این میان اسم دین را هم میآورند. امام حسین (ع) در کربلا فرموده اند: "الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم"تحف العقول، ص 245، چاپ مؤسسه نشر اسلامی مردم بندگان دنیا هستند و دین یک لقلقه زبانی آنها بیش نیست.
"المعروف عندهم ما عرفوا، و المنکر عندهم ما انکروا، مفزعهم فی المعضلات الی انفسهم، و تعویلهم فی المهمات علی آرائهم"
(معروف و پسندیده نزد آنها چیزی است که خودشان نیکو شناخته اند، و منکر و ناشایسته هم چیزی است که خودشان بد میدانند، در مشکلات خودشان پناهگاه خود هستند، و در امور پوشیده اعتمادشان به رأی خودشان است.)
کسی که مسلمان شده باید اعمال و کردارش مطابق قوانین شرع باشد و در حلال و حرام و معروف و منکر از قرآن و سنت پیروی کند، نه این که مطابق میل و خواسته خود عمل نماید؛ ولی اینها این چنین هستند که خودشان را مجتهد میدانند و در هر موضوع و مسأله ای نظر میدهند. "المعروف عندهم ما عرفوا" خوب هم آن چیزی است که به نظر آنها خوب باشد "و المنکر عندهم ما انکروا" و کار زشت و بد هم چیزی است که آنها زشت و بد بدانند؛ در همه مسائل مطابق رأی و نظر خودشان عمل میکنند گرچه عقل صحیح و سالم انکار داشته باشد. خلاصه در نظر آنها معیار قرآن و پیغمبر(ص) و علی و ائمه (ع)نیست، بلکه معیار در نیکی و