صفحه ۴۲۱

دنیا تا آخر مال بنی امیه است. "معقولة" از ماده "عقال" به معنای آن چیزی است که به وسیله آن پای شتر را می‎بندند تا از جای خود حرکت نکند؛ یعنی گمان کننده گمان می‎کند که حکومت و ریاست این دنیا به پای بنی امیه بسته شده و آنها را در این مقام استوار کرده است.

"تمنحهم درها" آن چنان به نفع آنهاست که همه شیرش را به آنها بخشیده است. حضرت امیر(ع) در این جمله دنیا را به شتر شیرده تشبیه فرموده که شیر خود را به صاحبش می‎بخشد. "تمنح" از "منح" به معنای بخشیدن است. بلی گویا چنین است که دنیا همه خیر و خوبی های خود را سرازیر بنی امیه کرده است؛ "و توردهم صفوها"، "صفو" به معنای آب صاف و خالص است، این جمله هم کنایه از همه خیر و خوبی های دنیاست. حکومت هزار ماه مملکت اسلام در دست بنی امیه بوده و طبیعی است که همه اموال و ثروتها، همه قدرت و ریاست و خلاصه همه اختیارات در دست بنی امیه باشد؛ و هر کسی هم که می‎دیده، خیال می‎کرده است که این حکومت برای همیشه در دست آنهاست.

"و لایرفع عن هذه الامة سوطها، و لا سیفها"

(و هر گمان کننده ای گمان می‎کند که تازیانه و شمشیرهای بنی امیه از این امت برداشته نخواهد شد.)

"و لایرفع عن هذه الامة سوطها و لا سیفها" و هر کسی خیال می‎کند که این ظلم و ستم بنی امیه برای همیشه بر سر این امت سایه افکنده است. شاید این مطالب را حضرت در اواخر عمر خود مطرح کرده است، آن وقتی که معاویه به اطراف حکومت حضرت امیرالمؤمنین (ع) شبیخون می‎زد و غارت می‎کرد و نا امنی به وجود می‎آورد، این امر به گونه ای شده بود که بسیاری از دوستداران و علاقه مندان حضرت امیر(ع) هم خیال می‎کردند حکومت به دست بنی امیه می‎افتد و برای همیشه حکومت به دست بنی امیه است، از این رو فرموده است:

ناوبری کتاب