نوعا ابن ابی الحدید و منهاج البراعة خواسته اند بگویند: مقصود حضرت این است که مردم نباید رأی و نظر خود را بر عترت اعمال نمایند، بلکه این مردم هستند که باید رأی و نظر عترت را مورد توجه قرار داده و به آن عمل نمایند. "لاتستعملوا الرأی فیما لایدرک قعره البصر" رأی و نظر خود را در چیزی که چشمها به عمق آن نمی رسد به کار نگیرید، چشم شما به عمق معلومات عترت نمی رسد "و لاتتغلغل الیه الفکر" و فکرها به عمق آن فرو نمی رود.به منهاج البراعة، ج 6، ص 220؛ و شرح ابن ابی الحدید، ج 6، ص 381 رجوع شود.
این نظریه به نظر من نظریه درستی نیامده و معتقدم این کلام حضرت هم به همان کلام رسول خدا(ص) ارتباط دارد، حضرت میخواهند بفرمایند: این که شما فقه را با قیاس و استحسانات درست میکنید کار درستی نیست، فقه چیزی نیست که چشم به عمق آن برسد و فکر به درون آن فرو رود؛ پس وقتی چنین است، رأی و نظر خود را یعنی قیاس و استحسانات را در آن به کار نبرید و فقه صحیح را از عترت پیغمبر(ص) که حاملین علم آن حضرت هستند بگیرید.
ناپایداری حکومت بنی امیه
"منها: حتی یظن الظان ان الدنیا معقولة علی بنی امیة تمنحهم درها، و توردهم صفوها"
(از جمله این خطبه است که فرموده: تا این که گمان کننده گمان میکند که دنیا مسخر بنی امیه شده و سودش را به آنها میدهد، و بر آب صاف و پاکیزه خود فرودشان میآورد.)
"منها" از کلام مرحوم سید رضی است، یعنی از جمله سخنان حضرت در این خطبه این قسمت است که در مورد بنی امیه مطرح شده است. گویا جملات پیش از آن این بوده که مثلا حکومت بنی امیه جا میافتد و آنقدر طول میکشد که "حتی یظن الظان ان الدنیا معقولة علی بنی امیة" هر کسی گمان میکند حکومت