پیموده است؛ "عرف مناره"، "منار" محل نور است، این که به مناره مناره گفته اند برای این است که در شب بالای آن چراغ میگذاشته اند تا کاروانها راه خود را گم نکنند، بعد به همین مناسبت هادیان راه هدایت را به آن مناره تشبیه نموده و آنها را "منار" یعنی محل نور نامیده اند. حضرت امیر(ع) در این جمله در توصیف بنده صالح خدا فرموده است: او منار راه یعنی هادی و راهنمای خود را شناخته است.
"و قطع غماره"، "غمار" جمع "غمر" به معنای گرداب دریاست، فرق گرداب دریا با گردابهای کوچک رودخانه ها این است که گرداب دریا دارای شدت زیاد است. لذا گاهی به شدتهای دیگری غیر از گرداب نیز "غمرات" گفته اند. پس معنای کلام حضرت این است که: چنین شخصی غمرات و گردابها را پیموده و از آنها گذشته است، خود را به ساحل رسانده و از خطرات غرق شدن نجات یافته است.
"استمسک من العری بأوثقها"، "عری" جمع "عروة" به معنای دستگیره هایی است که به طناب میزنند تا هنگام بالا آمدن از چاه آن گره ها را بگیرند؛ "بأوثقها" متعلق به "استمسک" است؛ یعنی چنین مردی دستگیره های مورد اعتماد را گرفته و نجات پیدا کرده است. "و من الحبال بأمتنها" و به ریسمان محکم تر چنگ زده است. "امتن" به معنای محکم تر است. اینها همه تشبیهات و کنایات و استعارات است. انسانی که در معضلات و مادیات دنیا غرق است، به انسانی تشبیه گردیده که در ته چاه گرفتار شده و قصد بیرون آمدن را دارد، او باید با طناب محکمی که دارای دستگیره های محکم است بیرون بیاید؛ این فرد هم باید برای نجات خود از منجلاب مادیات دنیا با وسیله ای که مورد اعتماد است خود را نجات دهد، بهترین وسیله نجات در این مورد دستورات خدا و پیغمبراکرم (ص) و ائمه هدی (ع) است.
لذا حضرت در این دو جمله (استمسک من العری بأوثقها، و من الحبال بأمتنها) وسائل هدایت را که دستورات خدا و پیغمبر(ص) و اهل بیت آن حضرت (ع) و علماست به دستگیره های مورد اعتماد و ریسمانهای محکم تشبیه کرده و فرموده: