"البعید" به معنای دور است، ولی با توجه به الف و لامی که بر آن است یا به معنای مرگ است و یا به معنای سعادت ابدی، ظاهرا احتمال دوم قویتر است؛ برای این که مرگ خودبه خود نزدیک میشود و احتیاج به نزدیک کردن آن نیست، ولی سعادت ابدی چیزی است که نسبت به انسان دور است و برای نزدیک شدن به آن یا نزدیک کردن آن احتیاج به تلاش و ریاضت نفس است. پس از خصوصیات چنین فردی این است که "قرب علی نفسه البعید" دور (سعادت) را به خود نزدیک کرده است.
"و هون الشدید" و کارهای سخت و مشکل را آسان نموده است. انجام کارهای صالح هرچند هم که مشکل باشد برای او سهل و آسان است؛ اگر "شدید" را به معنای شداید و سختی ها هم بگیریم، معنای جمله این است که شداید و مشکلات زندگی برای آنها سهل و آسان میشود.
"نظر فابصر" بادقت نگاه میکند و بصیرت پیدا میکند؛ آن نظری که انسان را به بصیرت میرساند، نظر و نگاهی است که از روی دقت و عبرت و گرفتن پند و اندرز باشد، و هر نگاهی این خصوصیت را ندارد.
"و ذکر فاستکثر" چنین فردی به فکر خدا و مرگ است و به همین علت برای آخرت خود کارهای نیکوی زیادی انجام میدهد.
"و ارتوی من عذب فرات"، در این جمله دین و علم که روح انسان را ترقی و تکامل میدهند، به آب زلال و پاک تشبیه شده است. مصدر فعل "ارتوی" به معنای سیراب شدن است. فرموده است: و چنین افرادی از آب زلال سیراب میشوند "سهلت له موارده" که ورود به محل آب و نوشیدن از آن برای آنان آسان شده است. مقصود این است که رسیدن به راه سعادت برای انسانی که دارای علم میباشد آسان است؛ و درست مانند کسی است که راه برداشتن آب را برای خود هموار کرده باشد. چنین فردی به وسیله علم خود به راحتی راه حق را پیدا کرده است،