چیز با اوست: یکی چیزی که او را میراند و میبرد، و آن مرگ است که او را به طرف محشر یعنی قیامت سوق میدهد، و یکی هم شاهدی است که گواهی بر اعمال میدهد؛ نامه عمل است که گواهی بر اعمال نیک و بد ما دارد.
اوصافی از بهشت
"و منها فی صفة الجنة : درجات متفاضلات، و منازل متفاوتات، لاینقطع نعیمها، و لایظعن مقیمها، و لایهرم خالدها، و لایبأس ساکنها"
(و قسمتی از این خطبه در وصف بهشت است: درجه هایی است یکی از دیگری برتر، و منزلهایی است که از هم امتیاز دارند، نعمت هایش بی پایان، و کسی که در آن مقیم شده خارج نمی شود، و جاوید در آن پیر نمی شود، و ساکن در آن گرفتاری ندارد.)
این "منها" با آن "منها" که قبلا بود به یک معناست؛ یعنی یک قسمت دیگر این خطبه در مورد اوصاف بهشت است. مرحوم سید رضی این خطبه را قطعه قطعه کرده، و هر قسمتی را که دارای فصاحت و بلاغت بیشتر بوده ذکر کرده است. این قسمت از خطبه در مورد اوصاف بهشت است. میفرماید:
"درجات متفاضلات"، بهشت یک درجه و دو درجه نیست، هر کس به اندازه عمل خود درجه و مقام دارد، و درجات بهشت هم گزافی نیست، این طور نیست که مانند مقامهای دنیا بدون دلیل و یا از روی قلدری و یا چاپلوسی باشد، درجات بهشت با اعمال صالح و خلوص انسان در موقع عمل سنجیده میشود، هرچه فضیلت انسان بیشتر باشد درجات بهشتی او هم برتر و بهتر است. "و منازل متفاوتات" و منزلهای بهشت دارای تفاوت و اختلاف هستند.
"لاینقطع نعیمها" هرچه هست همیشگی است، اگر درجه نازل یا اعلا و یا متوسط است همیشگی است، و این طور نیست که پس از چندی از انسان بگیرند. "و لایظعن مقیمها" و کسی که در بهشت مقیم شده برای همیشه در آن مقیم است،