بوده است، چون از باب افتعال و فاءالفعل آن "و" است به "ت" قلب شده "اتعظوا" شده است؛ یعنی پند بگیرید. "عبر" جمع "عبرت"، و "نوافع" جمع "نافعة" است؛ مقصود این است که از چیزهایی که مایه عبرت است پند بگیرید.
"و اعتبروا بالای السواطع"؛ "آی" جمع "آیة" به معنای نشانه هاست، "سواطع" جمع "ساطعة" به معنای روشن و واضح است؛ یعنی به وسیله نشانه های واضح و روشن عبرت بگیرید.
"و ازدجروا بالنذر البوالغ"؛ "ازدجروا" از ماده "زجر" به معنای باز داشتن است. این فعل نیز چون از باب افتعال و فاءالفعل آن "ز" است، "ت" باب افتعال به "د" تبدیل و "ازتجر" به "ازدجر" تبدیل شده است. "نذر" جمع "نذیر" به معنای ترساننده است. "بوالغ" جمع "بالغة" به معنای رسا و گویاست؛ یعنی به وسیله ترسانندگان بلیغ و رسا بترسید و خود را از گناهان باز دارید.
"و انتفعوا بالذکر و المواعظ"، مقصود از "ذکر" قرآن کریم است و ظاهرا یکی از صفات قرآن "ذکر" است.(و هذا ذکر مبارک انزلناه أفأنتم له منکرون) سوره انبیاء، آیه 50 "مواعظ" مطلق موعظه است، هم مواعظ قرآن را شامل است هم مواعظ پیغمبراکرم (ص) و دیگران را؛ یعنی به وسیله قرآن و مواعظ پیامبرخدا(ص) و مواعظ ائمه اطهار(ع) و دیگران نفع ببرید، و از مواعظ آنها بهره برداری کنید.
"فکأن قد علقتکم مخالب المنیة ، و انقطعت منکم علائق الامنیة ، و دهمتکم مفظعات الامور، و السیاقة الی الورد المورود"
(گویا چنگالهای مرگ به شما فرو رفته، و علاقه و دلبستگی به آرزوها از شما جدا گردیده است؛ و امور سخت رسوا کننده، و سوق دادن به جایی که وارد شدنی است شما را فرا گرفته است.)