"و یخون العهد" و از خصوصیات عمروعاص این است که به عهد و پیمانهای خود خیانت میکند، "و یقطع الال" و ارتباط را قطع میکند؛ خواه ارتباط خویشاوندی باشد یا ارتباط عهد و پیمانی، او هیچ گونه عهد و پیمان را محترم نمی شمارد و فقط منافع خود را در نظر میگیرد.
"فاذا کان عند الحرب فأی زاجر و آمر هو، ما لم تأخذ السیوف مآخذها، فاذا کان ذلک کان اکبر مکیدته ان یمنح القوم سبته"
(و چون در میدان جنگ حاضر شود تا هنگامی که جنگ شروع نشده اهل امر و نهی و سر و صداست، و همین که جنگ شروع شود بزرگترین حیله اش این است که عورت خود را به مردم نشان میدهد.)
"فاذا کان عند الحرب" وقتی پای جنگ در میان باشد، به جای صلح طلبی و خاموش کردن جنگ "فأی زاجر و آمر هو" آتش افروزی میکند و مردم را به جنگ با علی (ع) تشویق میکند. "ما لم تأخذ السیوف مآخذها" البته این تشویق کردن او تا هنگامی است که شمشیرها به کار نیفتاده باشند، "فاذا کان ذلک" وگرنه وقتی که جنگ شروع شود "کان اکبر مکیدته ان یمنح القوم سبته" بالاترین حیله او این است که عورت خود را به مردم نشان میدهد.
در این نهج البلاغه ای که نزد ماست "ان یمنح القرم" آمده، در صورتی که دو نسخه از نهج البلاغه های خطی خیلی قدیمی را که افست شده و مربوط به سده اول پس از مرحوم سید رضی است من نگاه کردم "یمنح القوم" است، و علاوه بر این "ان یمنح القرم" معنا نمی دهد، لغتنامه های زیادی را که من دیدم اصلا "قرم" در هیچ یک از آنها نیامده، تنها "قرم" به معنای شجاع استعمال شده است. "سبة" به معنای ماتحت است. "سبه، یسبه" را عربها برای نسبت لواط به کار میبرند، و به مرور زمان "سب" را که از همین ماده است از باب این که بزرگترین فحش است،