به هرحال این طور نیست که عالم پس از مرگ برای همه بد و نگران کننده باشد، ولی حضرت امیر(ع) به عنوان موعظه و جلب توجه بیشتر مردم به آخرت و عوالم پس از مرگ، این حالات را که حالات افراد جهنمی است بیان میفرمایند. فرموده اند: پس از مرگ آب جوشان و سوختن به آتش جهنم و شعله کشیدن آتش و صدای مهیب دوزخ است که برای آنها عذابی دردناک است، و حالا میفرمایند: "لا فترة مریحة" این طور نیست که یک فترت و استراحتی در این وسط باشد تا آنها از آن عذاب استراحت کنند. "مریحة" از "اراح" به معنای استراحت است.
"و لا دعة مزیحة" و نه آرامشی که زایل کننده آن عذابها باشد. "دعة" به معنای سکون و آرامش است، "مزیحة" به معنای زایل کننده است؛ یعنی کسانی که به این عذاب مبتلا هستند لحظه ای از آن در امان نیستند، یک لحظه هم آن عذاب را از انسان برنمی دارند تا او استراحت کند.
"و لا قوة حاجزة" اینها آن چنان قوتی هم ندارند که از آن عذاب مانع شوند. "حاجزة" به معنای "مانعة" است؛ مقصود این است که این افراد نمی توانند مانع عذاب خدا شوند.
"و لا موتة ناجزة" و یک مرگ منجزی هم نیست تا آنها با مردن از این عذابها نجات پیدا کنند. "ناجزة" از ماده "نجز" به معنای منجز و قاطع است، یعنی این طور نیست که یک مرگ حتمی وجود داشته باشد و این مرگ موجب آزادی آنها از عذاب شود.
"و لا سنة مسلیة" و نه چرت آرامش دهنده ای وجود دارد. "سنة" به معنای چرت است؛ (لا تأخذه سنة و لا نوم)سوره بقره، آیه 255 که راجع به خدا آمده است به معنای چرت و خواب است؛ یعنی خدا را چرت و خواب نمی گیرد. "مسلیة" به معنای