صفحه ۳۴۹

"لا فترة مریحة ، و لا دعة مزیحة ، و لا قوة حاجزة ، و لا موتة ناجزة ، و لا سنة مسلیة ، بین اطوار الموتات، و عذاب الساعات ! انا بالله عائذون"

(در عذاب سستی نیست تا او را راحتی دهد، و نه آسایشی که رنج را برطرف سازد، و نه قوت و طاقتی که آن را برطرف سازد، و نه مرگی که او را برهاند، و نه خواب و چرتی که اندوهش را بزداید؛ بین انواع مرگها و عذابهای پی درپی مبتلاست ! ما به خدا پناه می‎بریم.)

این مطالب مربوط به عذاب پس از مرگ را حضرت امیر(ع) از باب موعظه بیان می‎فرمایند، وگرنه برای اولیای خدا به این صورت نیست؛ طبق روایاتی که در این باب وارد شده و مرحوم مجلسی و دیگران نقل کرده اند: برای ملک الموت حالات مختلفی وجود دارد، و حالات او نسبت به افراد فرق می‎کند.بحارالانوار، ج 6، ص 139، باب ملک الموت و احواله...؛ و کتاب الکافی، ج 8، ص 392؛ و ج 3، ص 128، باب ما یعاین المؤمن و الکافر؛ و ص 135، باب اخراج روح المؤمن و الکافر

در حدیثی آمده که حضرت ابراهیم خلیل (ع) به عزرائیل گفت: دوست دارم تو را آن گونه که هنگام قبض روح مؤمن می‎آیی ببینم، عزرائیل گفت: رویت را بگردان، وقتی حضرت ابراهیم او را دید مانند یک جوان زیبای نورانی بود، حضرت ابراهیم گفت: اگر مؤمن جز روی تو را نبیند برای راحتی و آسایش او کافی است؛ سپس گفت: می‎خواهم تو را با صفتی که برای قبض روح کافر می‎آیی ببینم، عزرائیل گفت: دوباره رویت را بگردان، و پس از آن وقتی به او نگاه کرد او را با یک قیافه سیاه ترسناک همچون شب تاریک در حالی که آتش و دود از دهان و بینی او بیرون می‎آمد مشاهده کرد؛ حضرت ابراهیم (ع) از وحشت افتاد و غش کرد؛ وقتی به هوش آمد گفت: اگر کافر را هول و وحشتی نباشد جز آنچه از دیدار تو پیدا می‎شود برای او کافی بود.منهاج البراعة، ج 6، ص 47

ناوبری کتاب