"رجیع وصب، و نضو سقم"، "رجیع" به معنای از سفر برگشته، "وصب" به معنای تعب، و "نضو" به معنای لاغر است. در عبارت تشبیه است، حضرت امیر(ع) این جنازه را به یک شتر و اسبی که خیلی به سفر برده باشند و رنج و تعب مسافرت آنها را لاغر کرده باشد تشبیه فرموده است؛ میفرمایند: این جنازه بر اثر آن مریضی های فراوان و بر اثر آن رفت و آمدهای زیاد، لاغر و نحیف شده است.
"تحمله حفدة الولدان" نوه ها و یا کسانی که حاضر به کمک کردن هستند او را از خانه تا قبرستان به دوش میکشند. "حفدة" معمولا به نوه ها گفته میشود اما به اعوان هم "حفدة" گفته شده است، خلاصه مقصود این است که نوه ها و فرزندان و خویشان و اقربا "و حشدة الاخوان" و جمع برادران همگی دست به دست هم داده و این مرده را از روی زمین برمی دارند. "حشدة" به معنای اجتماع کنندگان است. "حشدة الاخوان" از باب اضافه صفت به موصوف و به معنای برادران اجتماع کننده است. خوب همه اینها در آن موقع اجتماع میکنند و او را به طرف قبرستان حمل میکنند.
"الی دار غربته، و منقطع زورته"
(او را تا خانه غربت و بی کسی به دوش میکشند، و تا خانه قبر که دیگر ملاقاتها قطع میشود حمل میکنند.)
فرمودند: همه نوه ها، فرزندان و برادران اجتماع کننده او را حمل میکنند "الی دار غربته" به خانه ای که برای او جای خلوت و تنهایی و بی کسی است. "و منقطع زورته" و او را به جایی میبرند که راه ملاقات با او منقطع و بسته میشود. "زورة" به معنای زیارت کننده است، اگر تا امروز کسانی به زیارت او میآمدند ولی از امروز راه زیارت و ملاقات با او بسته شده و دیگر کسی نمی تواند با او ملاقات کند. خلاصه همه این اجتماع کنندگان او را به جایی بردند که دیگر ملاقات با او منقطع شده است.