صفحه ۳۴۰

"رجیع وصب، و نضو سقم"، "رجیع" به معنای از سفر برگشته، "وصب" به معنای تعب، و "نضو" به معنای لاغر است. در عبارت تشبیه است، حضرت امیر(ع) این جنازه را به یک شتر و اسبی که خیلی به سفر برده باشند و رنج و تعب مسافرت آنها را لاغر کرده باشد تشبیه فرموده است؛ می‎فرمایند: این جنازه بر اثر آن مریضی های فراوان و بر اثر آن رفت و آمدهای زیاد، لاغر و نحیف شده است.

"تحمله حفدة الولدان" نوه ها و یا کسانی که حاضر به کمک کردن هستند او را از خانه تا قبرستان به دوش می‎کشند. "حفدة" معمولا به نوه ها گفته می‎شود اما به اعوان هم "حفدة" گفته شده است، خلاصه مقصود این است که نوه ها و فرزندان و خویشان و اقربا "و حشدة الاخوان" و جمع برادران همگی دست به دست هم داده و این مرده را از روی زمین برمی دارند. "حشدة" به معنای اجتماع کنندگان است. "حشدة الاخوان" از باب اضافه صفت به موصوف و به معنای برادران اجتماع کننده است. خوب همه اینها در آن موقع اجتماع می‎کنند و او را به طرف قبرستان حمل می‎کنند.

"الی دار غربته، و منقطع زورته"

(او را تا خانه غربت و بی کسی به دوش می‎کشند، و تا خانه قبر که دیگر ملاقاتها قطع می‎شود حمل می‎کنند.)

فرمودند: همه نوه ها، فرزندان و برادران اجتماع کننده او را حمل می‎کنند "الی دار غربته" به خانه ای که برای او جای خلوت و تنهایی و بی کسی است. "و منقطع زورته" و او را به جایی می‎برند که راه ملاقات با او منقطع و بسته می‎شود. "زورة" به معنای زیارت کننده است، اگر تا امروز کسانی به زیارت او می‎آمدند ولی از امروز راه زیارت و ملاقات با او بسته شده و دیگر کسی نمی تواند با او ملاقات کند. خلاصه همه این اجتماع کنندگان او را به جایی بردند که دیگر ملاقات با او منقطع شده است.

ناوبری کتاب