صفحه ۳۳۹

مثل این که ملائکه این آدم را به طرف مرگ سوق می‎دهند. "سوقة متعبة" یعنی راندنی که دارای تعب و رنج است.

مرحله پس از مرگ

"ثم ادرج فی اکفانه مبلسا، و جذب منقادا سلسا، ثم القی علی الاعواد رجیع وصب، و نضو سقم، تحمله حفدة الولدان، و حشدة الاخوان"

(پس در حال نومیدی در کفنها پیچیده شده، و به سوی قبر کشیده می‎شود در حالتی که فرمانبردار و آرام است، بعد روی تخته های تابوت انداخته می‎شود در حالتی که وامانده و از حال رفته است، مانند شتر از سفر برگشته و رنجور که از جهت بیماری لاغر گشته، پس از آن فرزندان خدمتگزار و جمع برادران او را بر دوش می‎کشند.)

این آدمی که ملائکه او را قبض روح کردند بر سنگ غسالخانه افتاده و پس از شستشو و غسل "ادرج فی اکفانه مبلسا" او را در کفنها می‎پیچند در حال نومیدی. این که حضرت کفن را با صیغه جمع آورده برای این است که حداقل کفن سه چیز است: یکی به عنوان لنگ از ناف تا روی زانوها، دوم به عنوان پیراهن از شانه ها تا وسط ساق پاها به گونه ای که پشت و رو را بگیرد، و سوم یک ملافه سرتاسری است که تمام بدن را بگیرد. البته این مقدار واجب کفن است و اضافه بر این مستحب است که در رساله های عملیه توضیح داده شده است.

"و جذب منقادا سلسا" و این بدن جذب شده و تحت اختیار است، آن را این طرف و آن طرف می‎کشند و او هم صد در صد منقاد است. "سلسا" به معنای رام و منقاد است.

"ثم القی علی الاعواد" پس از همه این مراحل او را درازکش می‎کنند روی چوبهای تابوت، همان تابوتی که روی شانه ها قرار می‎گیرد و مرده را به طرف قبر حمل می‎کند.

ناوبری کتاب